طی روزهای گذشته مقاله خانم دکتر زهرا طباخی که ابتدا در روزنامه وطن امروز منتشر شد پیرامون عملکرد و پشت پرده سایت ویکی پدیای فارسی بازتاب های گسترده ای در سطح افکار عمومی و رسانه ها ایجاد کرده است . در این مقاله از ماهیت واقعی این سایت خطرناک پرده برداشته می شود ؛ در ابتدای مقاله (ویکیپدیا و کلیدواژههای بنیادی ) دکتر طباخی می خوانیم :
دکتر زهرا طباخی
( یکی دیگر از راههای کنترل تاریخ و نگارش چند باره وقایع قدیمی در
"ویکیپدیا"، محصور کردن حقیقت در میان قوانین این دانشنامه خطرناک است ) و در ادامه ( اگر شما مقالهای را برای ثبت
در ویکیپدیا انتخاب کرده و برای اثبات آن از یک گزارش پخش شده در
"بیبیسی" یا "فاکسنیوز" به عنوان منبع نام ببرید موفق خواهید شد مطلب
خود را به عنوان "دانش" ثبت کنید اما اگر به طور مثال در بخش منابع به
منبعی غیر از وابستگان رسمی به دجال ارجاع داده شود، از سوی مدیر گروه زبان
مربوط سانسور خواهید شد!) .
در واقع ویکیپدیا جاده صاف کن پروژه دهکده کوچک جهانی ناتو یا همان تحمیل فرهنگ غرب برای جهانی سازی به قیمت نابودی بومیت های مستقل جهان است.
ویکی پدیا تانک غرب در اینترنت است که لایه زره آن استناد به مدارک مستند مورد نظر خود آنان یعنی دستگاه رسانه ایی استکبار همانند بی بی سی و فاکس نیوز و غیره است .
ویکی پدیا بخش تولید محتوای خود را از سیستم رسانه ایی هدفمند غرب می گیرد بر هیچ کس پوشیده نیست که رسانه های غربی در اختیار لابی صهیونیزم جهانی است حالا سخن دکتر زهرا طباخی را بهتر می فهمیم :( یک هجمه بزرگ در زمینه منابع که چند سال گذشته در بخش فارسی ویکیپدیا در فضای مجازی به راه افتاد مربوط به فرقه ضاله و نوظهور بهائیت است که جزء ادیان آسمانی و ابراهیمی دستهبندی شده است(!) ویکیپدیا در برابر فشارهای کاربران مسلمان و ایرانی به همین 3 قانون بیان شده استناد کرده و بهائیان را تا درجه یهودیان مورد ظلم واقع شده در جریان هولوکاست بالا میبرد! )
نتیجه همبستگی سایت ویکی پدیای فارسی و رسانه های صهیونیسم جهانی این می شود برای باز شدن بیشتر این موضوع باز به اصل مقاله دکتر طباخی می زنیم :( طبق قوانین ویکیپدیا هر گفته جدید در مقاله باید از رفرنس معتبر برخوردار باشد. در تعریف منابع معتبر روزنامهها و خبرگزاریهای با شهرت جهانی در رتبه نخست قرار دارند. مثال این بخش روزنامه لسآنجلستایمز بیان شده است. پس همه رسانههای مشهور وابسته به سیستم دجال به عنوان منابع معتبر و با شهرت جهانی در ویکیپدیا پذیرفته میشوند. به همین جهت است که دست مسلمانان اعم از ایرانی و عرب در قضیه فرقه ضاله بهایی به جایی نمیرسد چون منبع معتبر گفتههای یادشده، دانشنامه معتبر و مشهور "بریتانیکا" درج شده، یعنی بیشک بهائیت بعد از مسیحیت دومین دین جهانی از نظر پراکندگی ادیان در عالم برشمرده میشود و در صورت اعتراض شما میتوانید به اصلاح مراجع اعظم ما مثل بریتانیکا اقدام کنید و اگر نمیتوانید یعنی جایی هم در تاریخ دستچین شده ویکیپدیا نخواهید داشت! )
چنانچه خواندیم رابطه ویکیپدیا با بخش تولید محتوای آن ، یعنی رسانه های غرب چندان پوشیده نیست این رمز گشایی دکتر طباخی ما را به ناگاه در برابر تانک سر تا پا مسلح غرب در جهان مجازی قرار می دهد . متاسفانه تانک ویکی پدیا امروزه به وفور به عنوان رفرنس توسط نسل جوان مورد بهره برداری قرار می گیرد و این برای نسل امروز ما بسیار خطرناک است که منبع اطلاعاتی خود را ویکی پدیای فارسی قرار داده اند .
تا اینجای مقاله دکتر طباخی پی به تغییر داده ها توسط ویکی پدیا می بریم اما بخش مهمتر این ماجرا از این پس دیده می شود و آن ویکی پدیا در قامت یک کانون توطئه و دسیسه گر است دکتر طباخی می نویسند : ( نظام استبدادی و استوار بر رویه غلط اندر غلط ویکیپدیا تا آنجا پیش رفته که 3 مدیر ارشد بخش فارسی این دانشنامه حقیقتستیز، خود بهایی هستند! کار به آنجا رسیده که این افراد با استفاده از ابزارهای قانونی ویکیپدیا به تقویت پانترکها و باقی جداییطلبان در منطقه پرداخته و با حمایت از پشتونهای افغان و ترکهای افراطی نظریه پیوستگی کشورهای فارسیزبان را به سرعت حذف کرده و به اختلافات قومی و قبیلهای در مقالات با امتیاز بالا دامن میزنند. قضایای حول نظریه فلسفی- تاریخی "اُرد بزرگ" در باب پیوستگی کشورهای فلات ایران یکی از بحثبرانگیزترین حوادث چند سال گذشته ویکیپدیای فارسی است که با ریزش جمع بزرگی از کاربران ویکیپدیا خاتمه یافت )
تانک هوشمند غرب همزمان با تغییر داده ها تقویت کننده تجزیه طلبان در حوزه فرهنگی تمدنی ایران (شامل بیست کشور منطقه) نیز می باشد .
حکیم ارد بزرگ می گوید :
نباید به خود مشرقی بگوییم ایرانیان شرقی نیستند و این اشتباه است .ما
آسیایی نیز نیستیم . ایرانیان در مرکز گیتی قرار دارند و شرق و غرب در
دوسوی سرزمین ما هستند . یونان نقش "مادر فرهنگی" اروپا را بر عهده
دارد و چین "مادر فرهنگی" آسیا است آسیایی که اکثریت آن را چینی تباران
تشکیل می دهند و ایران "مادر فرهنگی" قاره کهن است "قاره کهن" که از پامیر آغاز و تا مدیترانه ادامه می یابد و
از شمال ، به آستارخان در شمال دریاچه خزر و از جنوب به خلیج فارس و دریای
ایران (عمان) ادامه می یابد.
در بهار سال 1389 تمامی مدیران ویکیپدیا به سرعت به نظریه قاره کهن و همینطور مقاله زندگینامه ارد بزرگ حمله ور شدند پس از پاک کردن آنها در زندگینامه احمدشاه مسعود دست برده و نام دوستش ارد بزرگ را از آنجا پاک کردند پس از آن نظریه کهکشان اندیشه ارد بزرگ که رد کننده نظریه دهکده کوچک جهانی است را از ویکی پدیا حذف نمودند از آنجا به سراغ مقاله راه ابریشم رفتند ؛ ارد بزرگ در نظریه قاره کهن اشاره می کند نام راه ابریشم دروغین است این راه ، راه ایران است که 4 هزار سال چین فرهنگ و اندیشه ایرانی را از طریق آن دریافت داشته است چینی ها نمی توانند با نام جاده ابریشم که 50 سال بیشتر قدمت ندارد راه ایران را تغییر نام دهد . مدیران ویکی پدیا سخنان ارد بزرگ در این مورد را هم از مقاله راه ابریشم حذف کردند . همه چیز نشان می داد که این گام ها از جایی رهبری می شود دستوراتی که برای حذف و بازنویسی دهها مقاله در ظرف کمتر از یک ماه داده شده بود برخی از این مقالات چندین سال عمر داشتند در نهایت مدیران ویکی پدیا حتی به مقالات شهرهای شیروان و مشهد رفته و نام ارد بزرگ را از جمع مشاهیر آنجا حذف نمودند !
نکته مهم در توفان 1389 ویکیپدیا آن است که آنها بر روی نظریه ایی دست گذاشته بودند که همه پارسی زبانان جهان بخصوص در سه کشور ایران ، افغانستان و تاجیکستان همراهش بودند و دوستش داشتند اتفاقا کسی که مقاله قاره کهن ارد بزرگ را ویکی پدیا برای اولین بار قرار داده بود از کاربران قدیمی ویکی پدیا از کشور افغانستان است .
جالبتر خواهد بود اگر بدانیم استارت آغازین حمله به مقالات ذکر شده توسط نامی مستعار زده شد که آی پی او نشان می دهد از کشور پیر استعمار ، انگلیس است .
جنجال ویکی پدیا بر سر نظریه قاره کهن سبب خروج بسیاری از کاربران ویکی پدیا از آن شد .
نظریه قاره کهن می تواند مانع تلاش های خطرناک جدایی طلبانه کشورهای محدوده خود باشد کشورهای قاره کهن می توانند همانند اروپا ، شاهد همبستگی هر چه بیشتر در بین خود باشند .
در ادامه دکتر طباخی به نکات بسیار مهمی درباره ائتلاف بهائیان و تجزیه طلبان تحت سرپرستی صهیونیزم جهانی اشاره می کنند : ( یکی دیگر از نمونههای بارز تاریخی در صفحه مقالات مربوط به بهائیان، منبع یکی دیگر از ادعاهای پیرامون بهائیان است که ارتباط گسترده اسرائیل، بهائیت و جداییطلبان را آشکار میکند. در بخش "واکنشها" به محرومیتهای بهائیان در جامعه ایرانی ضمن مظلومیتزایی برای پیروان این فرقه ضاله آورده است: "برنارد لوئیس معتقد است حکومتهای اسلامی و جوامع مسلمان همواره در پذیرش ادیانی که پس از اسلام ظهور پیدا کردهاند و به خدای یگانه اعتقاد دارند (مانند بهائیان) دچار مشکل فراوان بودهاند، چرا که از یک سو نمیتوان پیروان این آیینها را همانند پیروان ادیان چندخدایی آسیا یا انیمیست در آفریقا سرکوب کرد و از سوی دیگر هم برخورد با آنها همانند مسیحیان و یهودیان بها دادن به آنهاست. به علاوه پذیرش آنها مغایر پذیرش ختمیت وحی در زمان زندگی پیامبر اسلام است. وی معتقد است به علت ضعف ایران در قرن بیستم مردم ایران به دنبال علتی برای این موضوع بودند و به همین دلیل تئوریهای توطئهای از اینکه یهودیان، بهائیان، فراماسونها و... مقابل پیشرفت ایران میایستند به وجود آمد و بین مردم و حتی اقشار تحصیلکرده جامعه محبوبیت یافت. منبع ذکر شده برای این گفتارها کتاب یهودیان اسلام است که نگارنده آن برنارد لوئیس (Bernard Lewis) است. وی متولد ۳۱ مه ۱۹۱۶ در لندن و استاد بازنشسته مطالعات خاور نزدیک دانشگاه پرینستون است که در لندن از پدر و مادری یهودی متولد شد. تخصص وی در تاریخ اسلام و اثر متقابل میان اسلام و غرب است و به ویژه به خاطر تحقیقات خود بر تاریخ امپراتوری عثمانی و مناظره خبیثانهاش با پروفسور "ادوارد سعید" روی کشمکش میان رژیم صهیونیستی و فلسطین مشهور است. در کنفرانس "بیلدربرگ"، لوئیس پیشنهاد کرد ایران را به قطعات قومی گوناگون بشکنند و میان کشورهای نوپا تقسیم کنند (پروژههای کردستان بزرگ، پشتونستان بزرگ و آذربایجان بزرگ). وی در سخنرانی "Iran in History" (ایران در تاریخ) که در مرکز موشه دایان دانشگاه تلآویو ایراد شده (18 ژانویه 1999)، نقش ایران در تاریخ و تاثیر آن را بر تمدن جهان به اختصار مورد بحث قرار داده است. لوئیس در این سخنرانی خاطرنشان میکند که در 2 هزاره پیشین، هیچ فاتحی در ایران نتوانسته در زبان و فرهنگ ایرانی تغییر عمده ای به وجود بیاورد. در عوض همانطور که در برخی قسمتهای دیگر دنیا هم دیده شده، فرهنگ برتر همیشه بر فرهنگ فروتر چیرگی یافته است. لوئیس را در جهان به عنوان نگارنده کتاب برخورد تمدنها و پدر تئوری تجزیهطلبی در ایران میشناسند. جالب توجه است که بدانید فردی مثل "محمد خاتمی" در حالی که به عنوان رئیسجمهور و نماینده جامعه ایرانی در سازمان ملل حاضر شده بود در عقبگردی آشکار و با عبور از پایههای برتر فرهنگ ایرانی-اسلامی به زبانی دیگر بر موضع برخورد فرهنگهای لوئیس و "ساموئل هانتینگتون" صحه گذاشته و پیشنهاد تئوری "گفتوگوی تمدنها" را مطرح میکند تا بدین وسیله هم به بازسازی نظم نوین جهانی مورد نظر ماسونها کمک کرده باشد و هم غرب را از موضع ضعیف حمله فرهنگی ناموفق رهایی بخشد. خاتمی با علاقه نظریات برنارد لوئیس را دنبال کرده و با درس گرفتن از تاریخ باشکوه ایرانیان به این موضوع واقف بود که فرهنگ غنی ایران اسلامی ذاتا پتانسیل و بنیه بلعیدن بیفرهنگی شناور غربی را دارد پس تئوری بست دوستیها و وادادگی فرهنگی را در ظاهری خوشرنگ و لعاب پیشدستانه معرفی میکند )
برخلاف آنچه تصور می شود سایت ویکی پدیا به هیچ وجه مردمی نیست این سایت نمایی شبه مردمی دارد شاید برخی ساده لوحان تصور می کنند که این محفل دانشنامه ی آزاد است غافل از این که این آزادی همانند آزادی سیاسی مردم غرب کاملا نمایشی ، برنامه ریزی شده و حساب شده می باشد .
در واقع میدان و میدان دار صهیونیزم جهانی است کاربران ویکی پدیا تنها بین خود مسابقه گذارده اند تا اندیشه ها ی تولید شده در تاریکخانه غرب را در ویکی پدیا به نمایش بگذارند.
دکتر زهرا طباخی در بخش پایانی مقاله خود همانند بخش های پیشین پرده از رازهای پشت پرده تانک جهان مجازی غرب یعنی ویکی پدیا بر می داند : ( ذکر این مطلب در ادامه جالب است که بدانیم ویکیپدیا فراماسونری را در ذیل همین بحث اینگونه معرفی میکند: ""فراماسونری" یا فراموشخانه جمع کانونهای برادری گستردهای در جهان است. این کانونها ریشههای بسیار کهنی در اروپای غربی دارند. فراماسونری دارای یک سیستم مدیریت فراگیر جهانی نیست و ارتباط میان فراماسونریهای گوناگون تنها به وسیله خود 2 لژ انجام میشود. این انجمن بهطور گستردهای در فعالیتهای خیریه و در زمینه خدمات اجتماعی فعال است. در حال حاضر پول تنها از اعضای انجمن جمعآوری میشود و صرف امور نیکوکارانه میشود. فراماسونری به بسیاری از سازمانهای خیریه غیرماسون، نهادهای محلی، ملی و بینالمللی خیریه کمکهای مالی قابل توجهی میکند(!) بسیاری از مخالفتهای مسلمانان ریشه در صهیونیسمستیزی و یهودستیزی دارد. همچنین دسته دیگری از مسلمانان منتقد فراماسونری، "دجال" را به فراماسونری پیوند میزنند. بعضی مسلمانان اعتقاد دارند فراماسونری "منافع یهودیان" را دنبال میکند. به عنوان نمونه ماده ۲۸ غهدنامه حماس عنوان میکند "فراماسونری از صهیونیسم دستور میگیرد." آموزههای مهم ویکیپدیا همه سر در یک آخور دارند. به جای وحشت از اقدامات دشمن باید نفوذیها را شناسایی کرد و به دنبال راهکار بود. گردانندگان ویکیپدیا به خوبی از عاقبت جنگ میان خیر و شر در دنیا آگاه هستند اما با این وجود دست از تلاش نخواهند کشید. مسلمین که میدانند پیروزی نهایی با آنهاست چطور؟ آیا ایستاده بر ساحل آسایش نشسته و تماشاگرند یا از هر فرصتی برای شناخت خدعههای فرهنگی دشمن استفاده کرده و به دنبال ضدحمله و چه بسا حمله پیشدستانه هستند؟ والعاقبه للمتقین )
جریان سایت ویکی پدیا نشان داد که باید نسبت به تشکیلات به ظاهر مردمی و خصوصی اینترنتی دقت بسیار بیشتری نمود خوشبختانه سایت های مادر ، همانند سایت رشد ، تبیان ، راسخون و ... در فضای مجازی آنقدر زیاد شده اند که دیگر نیازی به تانک صهیونیزم جهانی ویکی پدیا نیست و مسدود شدن این سایت نیز کوچکترین مشکلی ایجاد نمی کند .