محک
پذیرش آتش بس
ابوالقاسم ـ قاسم زاده
بعد از هفت ماه بشار اسد، رئیسجمهور سوریه در سالن تأتر شهر دمشق و در برابر هواداران خود ظاهر شد و سخنرانی کرد. متن سخنان او را در بخش خبرهای روزنامه میتوانید مطالعه کنید. مخاطبهای این سخنرانی داخلی و خارجی بودند. بشار اسد نشان داد که همچنان رئیسجمهور سوریه و دولتش از اقبال مردمی برخوردار است و ارتش سوریه مقاوم و استوار در برابر «تروریستها» و مخالفان مسلح ایستاده است. سخنرانی بشار اسد در داخل سوریه نشان داد که هنوز دولت، حاکم بر کشور است و بعد از دو سال جنگ داخلی با اقتدار بر سراسر خاک سوریه حکومت میکند. بشار اسد تدارک سلاح و پول و حمایت خارجی را موتور جنگی نامید که از سوی غرب و چند کشور همسایه عربی و غیرعربی سوریه و بطور مشخص قطر، عربستان و ترکیه روشن نگه داشته شده است. جنگ سوریه را سیاست تحمیلی دولتهای غربی آمریکا و شرکای او نامید. واکنش فوری و جمعی دولتهای اروپایی و آمریکا رد سخنان بشار اسد بود. وزیر خارجه انگلیس آن را فریبکارانه نامید و کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا همزمان با وزیر خارجه انگلیس گفت: هرگونه طرح سیاسی برای پایان بخشیدن به جنگ داخلی سوریه منوط به قبول کنارهگیری بشار اسد از ریاستجمهوری سوریه است. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ضمن اعتراض به سخنان بشار اسد که مخالفان خود را تروریستهای وابسته به غرب نامیده است، سخنرانی او را ناامیدکننده و غیرقابل قبول خواند. هجوم مسئولین سیاسی اتحادیه اروپا و آمریکا و هماهنگی رسانهای غربیها در محکومیت بشار اسد و رد سخنان او، نشان میدهد که غربیها از ظاهر شدن پرصلابت بشار اسد و سخنرانی او نگران شدهاند. در حالیکه در این سخنرانی همه کشورهای غربی و چند کشور منطقه متهم به جنگافروزی در سوریه شدهاند، رئیسجمهور سوریه، پیشنهاد آتشبس، گفتگوی سیاسی- ملی و برگزاری انتخاباتی آزاد برای تشکیل مجلس جدید و حتی تغییر قانون اساسی سوریه را داد و تشکیل دولت آینده را براساس رأی مردم سوریه و نتیجه آراء آنها خواستار شد. پیشنهادهای اسد برای پایان بخشیدن به بحران جنگ، کم و بیش همان پیشنهادی است که روسیه، ایران، چین و آقای اخضر ابراهیمی نماینده سازمان ملل برای حل بحران سوریه دادهاند.
«ولیدالنبی» سخنگوی ائتلاف مخالفان سوریه در گفتوگو با خبرگزاریهای غربی اظهار کرد: «واضح است که اسد با پیشنهاد خود قصد دارد مسیری را مسدود کند که به راهکار دیپلماتیک ختم میشود. مخالفان این پیشنهادها را نمیپذیرند. مگر اینکه او و نظامش کنارهگیری کنند.»
دبیرکل اتحادیه عرب در قاهره بعد از سخنرانی بشار اسد خواهان تشکیل جلسهای فوری از کشورهای عربی شد تا ضمن بررسی پیشنهادهای بشار اسد، موضع رسمی خود را اعلام کند.
واقعیت این است که بعد از دو سال، هر طرف بحران سوریه باور دارند که هیچکدام قادر به حذف کامل طرف مقابل نیستند. این جنگ، جنگ کثیفی است که محصول عمر دو ساله آن، کشتار، ویرانی و آوارگی مردم سوریه است. تنها رژیم صهیونیستی از خارج شدن سوریه از خاکریز اول جبهه مقاومت علیه اسرائیل و کشته شدن جوانان سوریه در جنگی داخلی، سود میبرد. آمریکا و شرکای اروپاییاش با تداوم و تشدید جنگ داخلی سوریه به سیاست منطقهای رژیم صهیونیستی کمک میکنند.
لابی این رژیم در آمریکا و اروپا مسیر سیاستمداران غربی را به سمت تداوم جنگ سوریه هدایت میکند. در چند ماه اخیر، دو مشکل در بحران سوریه برای دولت آمریکا نگرانکننده شده است. اول، حضور فعال نیروهای القاعده و سلفیهای تندرو در داخل سوریه، که علاوه بر خواست سرنگونی دولت بشار اسد، خواهان کشتار همه نیروهای «اجنبی» در سوریه و در رأس آن آمریکاییها شدهاند؛ شعاری که «ایمن ظواهری» رهبر القاعده در دو سخنرانی ویدیویی خود خطاب به نیروهای القاعده داده است و آنها را مکلف میسازد تا هم هواداران بشار اسد و نیروهای ارتش سوریه را قتلعام کنند و هم هر آمریکایی یا خارجی را در سوریه دیدند، بکشند. سهمطلبی نیروهای افراطی در بحران سوریه موجب آشفتگی مضاعف غربیها شده است. آنها نگرانی خود را از آینده نامعلوم سوریه، حتی پس از سقوط بشار اسد، ابراز کردهاند. چند روز قبل در یک درگیری خونین برادر رهبر القاعده «محمد ظواهری» به دست نیروهای ارتش سوریه اسیر شد و خبر اسارت او را به طور رسمی خبرگزاری سوریه اعلام کرد. القاعده و سلفیهای تندرو شعار بعد از سوریه، لبنان و اردن را میدهند و دولت اردوغان را فریبکار و مزدور آمریکا میخوانند. شیعه و علویکشی را وظیفه شرعی خود میدانند و باور دارند که منطقه باید از حضور فعال مسیحیان مرتد نیز پاک شود!
آمریکاییها نگرانند که بعد از بشار اسد، جبههای گستردهتر و خشنتر علیه آنها در سوریه از سوی القاعده و سلفیها گشوده شود. بخصوص این نگرانی وجود دارد که اگر دولت بشار اسد سقوط کند و ارتش سوریه نابود شود، در جنگ جدید انتقامگیریهای قومی تا حد نسلکشی در سوریه اوج پیدا کند.
مشکل دوم این است که، در دو سال گذشته آمریکا و شرکای اروپاییاش با همراهی سه دولت قطر، عربستان و ترکیه هر اقدام لازم سیاسی ـ نظامی را برای دستیابی به موفقیت در بحران سوریه و سرنگونی دولت و ارتش سوریه انجام دادهاند. بعد از دو سال هنوز نتیجهای حاصل نشده است. علیالخصوص که دولت پوتین هر هفته چراغ قرمز به آمریکاییها نشان میدهد و رئیسجمهور روسیه چندین بار تکرار کرده است که سیاست دولت او درباره بحران سوریه تغییر نخواهد کرد و نخواهد گذاشت که ماجرای سوریه نمونه دوم کشور لیبی شود. جنبه خطرناک بحران سوریه، امکان گسترش این بحران به دیگر کشورهای همسایه سوریه، در تداوم چرخش از جنگی محدود به جنگ منطقهای است. چیزی که هم مسکو و هم واشنگتن آن را خطرناک خواندهاند. اگر به سخنان بشاراسد توجه کنید، او در بخشی گفت:« این جنگ و خونریزی حاصلی ندارد و تا زمانی که ارتش سوریه در برابر تروریستهایی که از خارج از خاک سوریه حمایت میشوند، ایستاده است و مقاومت میکند، جنگ را پایانی نیست. از ادامه این جنگ کسی سودی نخواهد برد و همه دولتها در سطح منطقه و بینالملل زیان خواهند دید.»
همه امکانات خبری و رسانهای در کشورهای عربی مانند قطر، عربستان و مصر و در اروپا و آمریکا در اختیار مخالفان دولت بشاراسد قرار گرفته است. دو سال به طور مداوم از سوی این رسانهها، نیروهای مسلح مخالف دولت بشاراسد، «ارتش آزادیبخش» و ارتش سوریه «نیروی سرکوبگر و مزدور» خوانده شده اند. در این دو سال در خبرها و تبلیغات این رسانهها دهها بار دولت بشاراسد در آستانه سقوط خوانده شده و پیروزی مخالفان و بدست گرفتن قسمت اعظم خاک سوریه توسط آنها، نزدیک اعلام شده است. بعد از سخنرانی بشاراسد، همین رسانهها با پخش سخنان سخنگوی ائتلاف مخالفان خبر دادند که 70 درصد از خاک سوریه در کنترل مخالفان بشاراسد است. با پخش این ادعا یک استاد سیاسی ایرانی در دانشگاهی در آمریکا در مصاحبه با بی،بی،سی فارسی گفت: «این چه ادعای مسخرهای است که مخالفان اسد 70 درصد خاک سوریه را در اختیار دارند! خوب اگر حقیقت را میگویند، چرا در این 70 درصد خاک در اختیارشان اعلام دولت مستقل نمیکنند! و هنوز سران آنها از آنکارا و قطر و پاریس با شما مصاحبه میکنند!» مشکل دیگر در بحران سوریه نگاه یکجانبه این بنگاههای خبری و رسانهای است که واقعیت در جریان این جنگ کثیف را مخدوش میسازند، افکار عمومی را در راستای جنگافروزی در سوریه تهییج میکنند و در اختیار سیاستهای غلط جنگی قطر، عربستان، آمریکا و اسرائیل در بحران سوریه قرار گرفتهاند. از بشاراسد غول و دیکتاتوری ساخته و پرداختهاند تا هرگونه جنایت جنگی نیروهای مخالف در برابر او توجیهپذیر شود. آیا تاکنون حتی یک گزارش از کشتار خانوادههای علوی در روستاهای سوریه که کودکان این خانوادهها را به قول خود «اعدام انقلابی» کردهاند، در این رسانهها دیده یا شنیدهاید؟ کشته شدن بیش از 50 هزار نفر در این جنگ کثیف را خبر میدهند اما هر پیشنهاد آتشبس را از سوی بشاراسد یا دولتهای ایران و روسیه، فریب و همکاری با دیکتاتور حاکم در سوریه اعلام میکنند. مشکل دیگر در بحران سوریه، خیانت رسانهای و نحوه اطلاعرسانی است که همچنان به صورت تقابل ادامه دارد!
سخنرانی بشاراسد و پیشنهادهای حل دیپلماتیک بحران سوریه از سوی او، هرچه باشد و هرگونه برداشت و تفسیر شود، دارای این نکته کلیدی و مثبت است که رئیسجمهور سوریه پیشنهاد آتشبس را پذیرفته تا جنگ و خونریزی حتی به صورت موقت قطع شود. آنچه که امروز و بعد از این سخنرانی حائز اهمیت است، همین اصل قبول یا رد «آتشبس» برای حل مسالمتآمیز این بحران است. بعد از سخنرانی بشار اسد دو جبهه در داخل و خارج سوریه با پذیرفتن یا نپذیرفتن اصل «آتشبس» به طور کامل، تفکیک میشوند. از این تاریخ به بعد، هر دولتی چه در منطقه یا در غرب آتشبس را رد کند، مسئول همه فجایع این جنگ کثیف است. در پیشنهاد نماینده سازمان ملل (اخضر ابراهیمی)، در پیشنهاد 6 مادهای جمهوری اسلامی ایران، در ارائه راهکار دیپلماتیک از سوی دولتهای روسیه و چین اجرای آتشبس فوری سرفصل بوده است. جامعه بینالمللی نیز خواهان آتشبس در این جنگ کثیف است. اگرچه دولت انگلیس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و اتحادیه عرب میخواهند پیشنهادهای اسد را بررسی کنند، اما همه میدانند کلید اعلام پذیرش آتشبس در اختیار دولت اوباما است که اگر به صورت علنی و رسمی آن را تایید کند، نتیجهای مقدماتی بعد از سخنرانی بشاراسد ظاهر خواهد شد و امیدواری برای پایان بخشیدن به جنگی که جز کشتار، ویرانی و آوارگی چیزی برای مردم سوریه نداشته و ندارد، سر بر خواهد آورد.