فلسفه جهانی اُرُدیسم  The Philosophy of Orodism

فلسفه جهانی اُرُدیسم The Philosophy of Orodism

بازتاب فلسفه اردیسم در سطح جهان Reaction of the World to the ORODISM Philosophy
فلسفه جهانی اُرُدیسم  The Philosophy of Orodism

فلسفه جهانی اُرُدیسم The Philosophy of Orodism

بازتاب فلسفه اردیسم در سطح جهان Reaction of the World to the ORODISM Philosophy

کارهای بزرگ در دریایی کوچک


دریای خزر به ‌عنوان بزرگ‌ترین حوضه‌ آبی داخل خشکی از دیرباز مورد توجه ساکنان پیرامون آن و ملل دور دست بوده است، جلگه‌های پیرامون خزر محیطی مناسب برای دامداری و کشاورزی بود و راه‌های شمال و جنوب آن ترابری کالا بین خاور و باختر را فراهم می‌کرد و این دریا در گذشته مرز امپراتوری‌های بزرگ ایران، روم، خزران، عثمانی و روسیه بود.

ساخت دیوار دربند و دیوار گرگان از اولین و مهم‌ترین کارهایی است که در حوزه خزر انجام شده است.

در اواخر دوره ساسانیان خزرها به ایرانیان حمله می‌کردند و شبیخون می‌زدند برای مقابله با آنها دیوار دربند در شمال غرب خزر (اکنون در داغستان روسیه) کشیده شد که در آن زمان مرز ایران محسوب می‌شد.

اما سازه دیگری که اگر کشفیاتش نهایی شود بزرگ‌ترین دیوار حفاظتی جهان محسوب می‌شود دیوار گرگان است که آن هم در اواخر دوره ساسانیان برای محافظت از حملات در شمال شرق خزر که دشتی پهناور است به طول چند 10 کیلومتر ساخته شد.

در دوره اسلامی کارهای علمی ارزشمندی در خزر انجام شد. سرآمد کارها جمله ابوریحان است کارشناسان معتقدند این جمله اینقدر ارزشمند و علمی است که گویی درباره خزر مقاله‌ای در نیچر منتشر کرده‌اید.

«گرد تا گرد دریا برگردی هیچ مانع تو نشود جز چند رود» (یعنی خزر دریاچه است) «آب آن تلخ است» (با وجودی که شوری خزر یک سوم شوری خلیج فارس است چون ترکیب نمک‌هایش متفاوت است، بنابراین تلخ‌تر است) «و تاریک» (از آنجا که رسوبات زیادی از رودخانه‌ها وارد خزر می‌شود و خزر دریایی بسته است بار معلق و کدری زیاد است) «از آن هیچ برنیاید بر خلاف دریای فارس»‌ (این جمله هم از لحاظ علمی درست است.

خزر از نظر فیزیکی و زمین‌شناسی یک اقیانوس است، اما از نظر زیستی یک دریاچه است و تولیدات و تنوع زیستی بسیار پایینی دارد)‌.

تا زمان نادر شاه مطالعات علمی مختلفی در حوزه خزر از طرف دانشمندان ایرانی انجام می‌شد تا این‌که نادر شاه که در کشور گشایی‌هایش مشکلات دریانوردی داشت کار کشتی‌سازی را در شمال شرق لاهیجان جایی که الان به عنوان لنگرود (رودخانه‌ای که کشتی‌ها در آن لنگر می‌اندازند) می‌شناسیم شروع کرد.

پادشاهی نادر شاه همزمان است با بخشی از زندگی پطرکبیر در روسیه که او هم برای این‌که کشورش از دنیا عقب نماند و وارد فاز صنعتی شود از متخصصان آلمانی کمک گرفت و از طرف دیگر کشتی‌سازی آنقدر برایش اهمیت داشت که خودش با لباس مبدل به هلند رفت تا کشتی‌سازی یاد بگیرد و بالاخره موفق شد کشتی‌سازی را وارد روسیه کند.

چون پایتخت روسیه در آن زمان سن‌پترزبورگ بود ولگا را به سن‌پترزبورگ با کانالی وصل کردند و اولین کشتی بخار سال 1846 وارد ولگا شد.

از آن به بعد فعالیت‌های روسیه در خزر سرعت گرفت. استفاده از ولگا ادامه پیدا کرد و از این طریق نفت جمهوری آذربایجان و جمهوری‌های قفقاز از اواخر قرن نوزدهم به بازارهای جهانی ارسال شد، اما در ایران بعد از نادر شاه کار کشتی‌سازی عملا رو به تحلیل نهاد.

بعد از جنگ جهانی دوم یعنی در دهه 50 و 60 میلادی مهم‌ترین کارهای عمرانی در حوزه خزر انجام شد. ما شروع کردیم به سد زدن روی سفید رود وحوضه آبریز ارس (کشت و صنعت دشت مغان).

شوروی هم سد‌های خیلی بزرگی روی ولگا ایجاد کرد و کانال ولگا ـ بالتیک، ولگا ـ دون را که به دریای سیاه راه دارد را توسعه دادند.

در آن زمان ظرفیت اولیه سد سفیدرود 1.8 کیلومتر مکعب بود ـ برای این‌که تصوری از ظرفیت سد سفیدرود داشته باشیم جالب است بدانیم سد امیرکبیر (سد کرج) 0.18 کیلومتر مکعب است ـ البته ظرفیت سدهای روی ولگا 140 کیلومتر مکعب است که عمده این سدها برای تولید برق و آب کشاورزی و در عین حال به صورتی ساخته شده بودند که امکان کشتیرانی را هم داشته باشند. بنابراین با کشتی به راحتی می‌شد کنار کاخ کرملین پهلو گرفت.

سدسازی و کانال‌کشی‌ها در شوروی بخصوص در دوران استالین ادامه پیدا کرد در ایران و منطقه قفقاز هم سدسازی و استفاده کشاورزی و صنعتی از آب خزر ادامه پیدا کرد.

در دهه 70 میلادی سطح تراز آب خزر کاهش یافت در این زمان سطح تراز آب آنقدر کاهش پیدا کرد که کشتیرانی در بندرهای شمالی خزر که کم شیب و کم عمق هستند دچار مشکل شد. برای مقابله با این چالش در شوروی طرح بسیار بزرگی را شروع کردند که به موجب آن قرار بود حوضه‌های آبریز نیمه غربی شوروی به یکدیگر وصل شوند.

یکی از این حوزه‌ها، حوضه آبریز خود خزر است که بخش عمده اروپایی روسیه جزو این حوضه قرار دارد. بخش غربی خزر نیز حوضه آبریز دریای سیاه است.

بخش شمالی حوضه دریای بالتیک و قطب شمال، بخش آسیای میانه دریاچه آرال، حوضه شرق کوه‌های اورال و حوضه سیبری که به قطب شمال می‌ریزد. در واقع شوروی می‌خواست این حوضه‌های آبریز را با هم وصل کند تا به این ترتیب هر جا آب کم شود از طریق کانال به آن اضافه کنند.

در واقع با این کار می‌خواستند سطح آب را تثبیت کنند تا وضعیت کشتیرانی در خزر را بهبود بخشند و از طرف دیگر دریاچه ارال را هم از خشکی نجات دهند.

این طرح بسیار بزرگ و بلندپروازانه بود و با وجودی که تمام کارهای مهندسی و محاسباتی آن انجام شد دو دلیل اصلی مانع از عملیاتی شدن آن شد.

مشکلات اقتصادی شوروی یکی از این دلایل بود ضمن آن که مجلات علمی روسیه که همزمان به زبان انگلیسی در آمریکا منتشر می‌شد باعث شدند تا اثرات زیست‌محیطی این طرح در غرب منعکس شود و اثرات مخرب آن تبلیغات منفی برای شوروی داشته باشد.

پس از اجرایی نشدن این پروژه جاه‌طلبانه و فروپاشی شوروی، کشورهای منطقه سعی کردند تا بر اساس منابعی که داشتند توسعه پیدا کنند و به همین دلیل هم ساخت و ساز بنادر و توسعه سواحل بخصوص در آذربایجان و ترکمنستان گسترش پیدا کرد.

با نگاهی گذرا به مهم‌ترین طرح‌هایی که در طول تاریخ در حوضه خزر صورت گرفته می‌بینیم که طرح جدید انتقال آب خزر جزو برنامه‌های بسیار بزرگ نیست و آن را نباید با برنامه‌ای که مطالعاتش در زمان ریاست جمهوری آقای رفسنجانی انجام شد و قرار بود کاری مشابه آنچه شوروی در نظر داشت انجام شود مقایسه کرد.

چرا که در آن طرح که به دلیل پرهزینه و انرژی بر بودن هیچ وقت به مرحله جدی عملیاتی نرسید قرار بود کانالی بزرگ که امکان کشتیرانی در آن وجود داشت از خزر به سمت جنوب حفر شود، اما در طرح جدید انتقال آب خزر به کویر مرکزی حجم آب انتقالی در حد ظرفیت یکی از رودخانه‌های کوچکی است که به خزر می‌ریزد.

دکتر حمید علیزاده - رییس پژوهشکده علوم دریایی


طرحی مثبت ؛ اگر...

به طور کلی استفاده از آب دریاهای پیرامونی برای تامین آب شرب و کشاورزی مناطق مختلف کشور اقدامی ‌مثبت است.

این موضوع با رویکرد دریامحور و استفاده از منابع دریایی ما کاملا همخوانی داشته، اما به طور حتم مسائل اینچنینی ملاحظات جدایی‌ناپذیر محیط‌زیستی دارد، چراکه اگر بخواهیم در هر گوشه ساحل یا دریا طرح‌های مختلف عمرانی همچون ساخت سکوها، لوله‌های انتقال، موج‌شکن، پل و... را اجرا کنیم قطعا باید به گونه‌ای عمل کنیم که هیچ آسیبی به محیط ‌زیست وارد نشود، اگر هم به ناچار این آسیب‌ها وارد شد باید درصدد جبران آنها برآییم و تلاش کنیم به نحوی آنها را ترمیم کنیم.

به نظر می‌رسد در مورد موضوع انتقال آب خزر برخی از این چالش‌ها وجود ندارد؛ از جمله این‌که با توجه به حجم ورودی آب خزر که از رودخانه‌هایی مثل ولگا منشأ می‌گیرد مشکلی از نظر پایین آمدن سطح آب دریا ایجاد نمی‌شود.

در واقع میزان حجم آبی که برداشت می‌شود اینقدر نیست که تاثیری در حجم کلی آب خزر داشته باشد.

از طرف دیگر قانون و مقرراتی درباره میزان برداشت آب از خزر وجود ندارد که به موجب آن کشوری بخواهد به ما اعتراض کند؛ در این میان فقط ملاحظات زیست‌محیطی است که می‌تواند باعث اعتراض کشورهای دیگر حاشیه خزر شود.

به عنوان مثال اگر استخراج نفت و گاز به گونه‌ای باشد که کشورهای دیگر از آن آسیب ببینند یا مواد سمی‌ و آلاینده صنایع مختلف با ورود به خزر و در اثر گردش آب به مناطق دیگر برود و سواحل کشورهای دیگر را دچار مشکل کند، این موضوع موجب چالش می‌شود.

بنابراین اگر ملاحظات زیست‌محیطی در کنار مسائل اقتصادی که جنبه بسیار مهمی‌ در این پروژه بزرگ تلقی می‌شود مدنظر قرار گیرد، این طرح را می‌توان مثبت ارزیابی کرد.

قطعا مجریان طرح مطالعاتی انجام داده‌اند تا به موجب آنها مشخص شود قیمت تمام شده هر لیتر آبی که از این طریق برای آشامیدن و مصارف دیگر صرف می‌شود چقدر است، آیا ما راه دیگری نداشتیم تا از منابع داخلی یا هر منبع دیگری به جای انتقال آب خزر استفاده کنیم؟

چگینی: با توجه به حجم ورودی آب خزر که از رودخانه‌هایی مثل ولگا منشأ می‌گیرد مشکلی از نظر پایین آمدن سطح آب دریا ایجاد نمی‌شود. در واقع میزان حجم آبی که برداشت می‌شود اینقدر نیست که تاثیری در حجم کلی آب خزر داشته باشد

در پاسخ به این سوال باید گفت تا حد زیادی مهار آب‌ها صورت گرفته و در طرح‌های مختلف تلاش شده تا آ‌ب‌های سطحی مهار شود و تا جایی که می‌شده سد احداث شده است، اما نکته اینجاست که بزرگ‌ترین رودخانه ما که به خزر می‌ریزد سفیدرود است، اما درصد آبی که از سفیدرود وارد خزر می‌شود اصلا قابل مقایسه با ولگا نیست؛ چراکه 80 درصد آب خزر از ولگا تامین می‌شود و این رود بزرگ‌ترین منبع آبی خزر است؛ به طوری که دبی (میزان خروجی آب از واحد سطح) ولگا بیشترین تاثیر را در میزان سطح آب خزر دارد.

از طرف دیگر درست است که مهار آب رودخانه‌های داخلی کشور هم می‌بایست جزو دستور کار دولت باشد، اما نباید این مهار به گونه‌ای صورت بگیرد که مشکلی مثل ارومیه ایجاد شود؛ چراکه برخی بر این باورند که به جای انتقال آب خزر به کویر آن را به سمت ارومیه بفرستیم، اما این موضوع هم از جمله چالش‌هایی است که اختلاف سطح و شوری مانع از انجام آن می‌شود.

به همین دلیل شاید بهترین راه نجات ارومیه فرستادن آب خزر نباشد و به جای آن می‌بایست از منابع و رودخانه‌های غربی کشور استفاده کرد.

از طرف دیگر وقتی بحث آب‌شیرین‌کن‌ها چه در جنوب و چه در شمال کشور مطرح می‌شود، تداخل آنها با زندگی موجودات آبزی از جمله چالش‌هایی است که می‌بایست مورد توجه قرار گیرد. مطمئنا برای احداث آب‌شیرین‌کن‌ها می‌بایست مطالعات زیست‌محیطی انجام شود تا با این کار، زیستگاهی خاص یا موجودی خاص و نادر مورد تهدید قرار نگیرد.

در چنین حالتی باید ترتیبی داده شود که عملیات در مکانی دیگر انجام شود یا جایی برای انتقال زیستگاه انتخاب شود؛ البته از آنجا که در نکا از قبل نیروگاه برق وجود داشته چالش‌های زیست‌محیطی اینچنینی جدید تلقی نمی‌شود، هرچند مسائل دیگر مرتبط با این پروژه همچون تغییرات دمایی آب و عملیات خاکبرداری باید توسط متخصصان زیست‌شناسی و محیط‌زیست مورد مطالعه قرار گیرد.

نکته‌ای که در شیرین‌سازی آب خزر مطرح می‌شود این است که چون شوری خزر یک سوم شوری آب‌های جنوبی است، همین مساله باعث می‌شود شیرین‌سازی آب خزر مقرون به صرفه‌تر باشد.

از طرف دیگر وقتی آب را در کانال یا لوله‌های بسته منتقل می‌کنیم، احتمال نفوذپذیری آن به سفره‌های زیرزمینی وجود ندارد و از آنجا که خط لوله در مسیری که از قبل وجود داشته کار گذاشته می‌شود باید گفت آسیب‌های جدیدتری به محیط‌زیست و تخریب جنگل و طبیعت انجام نمی‌گیرد.

دکتر وحید چگینی - رییس موسسه ملی اقیانوس‌شناسی

کوروت 427 کانورتیبل (فیلم)

کوروت 427 کانورتیبل 2013 که در سال جاری میلادی به بازار عرضه می شود در واقع نتیجه 60 سال تلاش مدل شورولت کوروت است.

به گزارش روز سه شنبه جام جم آنلاین به نقل از موتورترند، کوروت 427 که احتمالا تا قبل از پایان سال جاری به بازار عرضه می شود، سریع ترین مدل شورولت کوروت است البته به استثنا مدل‌هایی که برای مسابقات اتومبیلرانی طراحی شده اند.

کوروت 427 با موتوری 8 سیلندر 7000 سی‌سی  و قدرت 505 اسب بخار با گشتاور 637 نیوتن متر شاهکاری است که این کارخانه اتومبیل سازی  با استفاده از تجربیات 60 ساله اش تولید کرده است.

شتاب این سوپر کار از صفر تا 100 کیلومتر بر ساعت 3.4 ثانیه است و حداکثر سرعت آن به 304 کیلومتر بر ساعت می رسد.

کاپوت جلو ، گلگیرها  و بخش های دیگری از بدنه کوروت 427 از جنس فیبر کربن بوده که موجب سبکتر شدن اتومبیل شده است.

بنابراین کوروت 427 یکی از سریع ترین مدل های کابریوله جهان از نظر نسبت وزن به قدرت است که  امتیازی برای این مدل در برابر رقبایی از جمله پورشه 911 توربو S ، آئودی R8 5.2 RSI Spyder یا آستون مارتین DBS وولانته کانورتیبل  محسوب می شود.

قیمت کوروت 427 هنگام عرضه به بازار احتمالا حول و حوش 100 هزار دلار خواهد بود. مترجم : بهرام افتخاری

گنج‌های فضایی مال کیست؟

معدنکاران فضایی بعد از 8 ساعت کار سخت و در حالی که لباس‌های فضاییشان به خاطر الکتریسیته ساکن از گرد و خاک پوشیده شده است تلاش می‌کنند دستگیره‌ای پیدا کنند و همان طور که در فضا معلقند خود را به کابین استراحتشان در آن سوی یک خرده سیارک خاکستری برسانند.

در همین حال گروه دوم که فقط اندکی سرحال‌تر از آنها به نظر می‌رسد در حالی راهی محل کارشان هستند که دوستی زیادی بین دو گروه دیده نمی‌شود. نزدیک‌ترین مسیر بازگشت آنها به خانه زمینیشان حداقل 3 ماه زمان می‌برد. به آنها قول داده شده اگر بتوانند تولیدشان را 20 درصد افزایش دهند، مدت ماموریتشان 6 ماه کاهش پیدا خواهد کرد و به همین خاطر تلاش می‌کنند تیتانیوم بیشتری استخراج کنند. مشکلات پزشکی، روان شناسی و فناوری معدنکار فضایی بودن از آنها که روزگاری مردانی پولادین بودند، شیشه‌های کدر نازکی ساخته که با تلنگری می‌شکنند. روزنامه‌نگاران زیادی درباره کار سخت و طاقت‌فرسای آنها مقاله‌های متنوعی می‌نویسند و شاید روزی یکی از آنها که از همه باهوش‌تر است و از زندگی سخت خود به ستوه آمده، مسیر یکی از آن خرده سیارک‌ها را کج کند و به عملیات تروریستی بر ضدسیاره مادری خود اقدام نماید که حالا او و زندگیش را به بردگی کشیده است.

همه اینها روزگاری فقط خیالپردازی یک نویسنده رویاپرداز به نظر می‌رسید، اما به نظر می‌رسد دیگر باید خودتان را برای دیدن تصاویر نخستین فضانوردان معدنکار آماده کنید. شرکت پلانتری رسورسز (منابع سیاره‌ای) که مجمعی از عجیب‌ترین، جسورترین، رویاپردازترین و صدالبته پولدارترین انسان‌های سیاره زمین است، اعلام کرده کار شناسایی معادن فضایی خود را با کاوش و بررسی خرده‌سیارک‌ها آغاز خواهد کرد. آنها قرار است در چند مرحله کاندیداهای خود را از بین هزاران خرده‌سیارک کوچک و بزرگ انتخاب کنند و پس از شناسایی بهترین اهداف، زمینه را برای بررسی معدنکاری در آنها شروع کنند. این کار بزرگ که بیشتر شبیه یک فیلم علمی ـ تخیلی بزرگ است، کارگردان بزرگی را نیز در کنار خود دارد. جیمز کامرون، سازنده عظیم‌ترین و تاثیرگذارترین فیلم‌های علمی ـ تخیلی جهان که مرگ تایتانیک را در فیلمی به همین نام و قیام پاندورایی‌ها در فیلم آواتار به تصویر کشیده یکی از موسسان این شرکت جسور است که می‌خواهند نسل جدید جویندگان طلا را به فضای بین سیاره‌ای راهی کنند.

معادن سرگردان

تمام اجرام سنگی منظومه شمسی از یک توده چرخان واحد متعلق به زمانی که خورشید ستاره‌ای نوزاد بوده است، شکل گرفته‌اند. عطارد، زهره، زمین مریخ و خرده سیارک‌های سرگردان در مدار بین مریخ و مشتری همگی منشأ یکسانی دارند، بنابراین انتظار می‌رود تقریبا از ترکیب یکسانی در مواد معدنی نیز برخوردار باشند. همین موضوع استفاده از معادن، این اجرام را به رویایی تبدیل کرده که این روزها حرف و حدیث درباره آن دوباره بالا گرفته است، بله دوباره!

این اولین بار نیست که بشر دندان‌های خود را برای مواد معدنی سرگردان در فضا تیز کرده است. مدتی است بشر می‌داند بیشتر خرده‌سیارک‌ها از مواد ارزشمندی مثل آلومینیوم، آهن، تیتانیوم و حتی طلا ساخته شده‌اند. وجود یخ روی آنها نیز ثابت شده است. بنابراین خرده‌سیارک‌ها فقط هدفی برای استخراج فلزات نیستند، بلکه آب خود به تنهایی می‌تواند اولین، مهم‌ترین و صدالبته آسان‌ترین هدف معدن‌داران فضایی باشد. آب در فضا یعنی زندگی و حرکت. زندگی، چون فضانوردان به نوشیدن احتیاج دارند و چون اکسیژن یکی از اجزای تشکیل‌دهنده آب است و حرکت، زیرا هیدروژن را که جزو دوم آب است، اگر با اکسیژن ترکیب کنیم می‌توانیم موتورهای فضاپیمایمان را با آن روشن کنیم. پس آب در فضا خیلی اهمیت دارد. معدن داران فضایی شاید قبل از هر چیز به پیدا کردن یک خرده‌سیارک مملو از یخ که در مسیر مناسبی در حال چرخش به دور خورشید باشد، بگردند تا نخستین ایستگاه سوختگیری فضایی را روی آن تاسیس کنند. پمپ سوختی که با استفاده از انرژی خورشیدی، یخ را به آب، اکسیژن و هیدروژن تبدیل کرده و ذخیره نماید تا در صورت فرارسیدن یک مشتری فضایی به مخازن تشنه فضاپیمای او آب، هیدروژن و اکسیژن تزریق کند.

فضا مال چه کسی است؟

شرکت پلانتری رسورسز با اعلام رسمی خود برای معدن‌یابی در فضا در واقع فقط دنیای فناوری را به مبارزه دعوت نکرده، زیرا جنگ اصلی در دفاتر حقوقی آغاز شده است. این بار هم این اولین بار نیست که پای حقوقدانان به موضوع سفرهای فضایی باز می‌شود. مهرماه سال 1336 خورشیدی هنوز به میانه خود نرسیده بود که اتحاد جماهیر شوروی سابق توانست نخستین ماهواره زمینی را که اسیوتنیک1 نامیده می‌شد، با موفقیت به مدار زمین ارسال کند. این پیروزی بزرگ ابرقدرت شرقی، نگرانی سایر ملت‌ها و بخصوص کشورهای غربی را از رقیب روس به اوج رساند.

نگرانی‌ها عمدتا امنیتی و صدالبته اقتصادی بود. حتی در همان زمان هم همه می‌دانستند زمین عضو حقیر و کوچکی از جهان هستی را تشکیل می‌دهد. وقتی می‌شود برای ثروت‌های زمینی میلیون‌ها جان بی‌گناه را گرفت، چرا نشود برای ثروت بیکران و بی‌مالکی که در فضای ماوراء جو انتظار انسان طماع را می‌کشد، سیاره‌ای را به آتش کشید. این خودشناسی نوع بشر از طبیعت وحشی خودش باعث شد سران دولت‌های قدرتمند آن زمان فورا دور یک میز بنشینند و تلاش کنند دست رقیب را از این سفره بزرگ کوتاه کنند. این شد که معاهده جهانی فضای ماوراء جو در سال 1346 خورشیدی به تصویب رسید.

ماده دوم این معاهده می‌گوید: ملت‌ها نمی‌توانند روی فضای ماوراء جو شامل ماه و سایر اجرام سماوی به منظور بهره‌برداری یا اشغال یا به هر منظور دیگری ادعای مالکیت کنند.

متن ساده و صریح است، اما نکته ضعف بزرگی دارد. شرکت پلانتری رسورسز یک ملت نیست بلکه شرکتی است که حتی می‌تواند با اضافه کردن شرکایی از سایر کشورها وجهه بین‌المللی نیز پیدا کند. تقریبا همه حقوقدانان معتقدند معاهده فضای ماوراء جو 1967 صراحتا هرگونه ادعای مالکیت بر فضای ماوراء جو را نمی‌پذیرد و رسما فضا را میراث جاودانه بشریت معرفی می‌کند. میراثی که اگر قرار باشد از آن بهره‌برداری کرد، باید منافعش به همه بشریت برسد.

پلانتری رسورسز البته با اشراف بر این محدودیت قانونی تلاش دارد با انتشار خبر تاریخی خود توجه محافل حقوقی و قانونگذاری را به آینده تجارت بشریت در فضا جلب کرده و تلاش کند زمینه را برای تغییر یا تصویب قوانین فراهم کند.

ارزش معدنکاری در خرده‌سیارک‌ها

گرانش خرده‌سیارک‌ها به دلیل کوچکیشان آنقدر ناچیز است که تقریبا می‌توان آن را ندیده گرفت. همین ویژگی باعث می‌شود معدنکاری در آنجا به یک رویا تبدیل شود. شاید به همین دلیل باشد که وقتی صحبت از معدنکاری در فضا به میان می‌آید همه چشم‌ها به خرده‌سیارک‌ها خیره می‌شود و کسی به فکر ماه و مریخ نیست. از طرفی شب و روز در خرده‌سیارک‌ها نیز تقریبا بی‌معنی است و می‌توان تمام این جسم فضایی کوچک را با صفحات خورشیدی پوشاند تا از نیروی الکتریسیته کافی در هر لحظه برخوردار شد. برق رایگان 24 ساعته و گرانش بسیار ناچیز در کنار مواد معدنی و شیمیایی نایاب و قیمتی از یک خرده‌سیارک کوچک که قطری حدود 30 متر داشته باشد، یک تراول چک 50 تا 100 هزار میلیارد تومانی می‌سازد. چه کسی می‌تواند در مقابل این ثروت عظیم رها شده در آسمان‌ها مقاومت کند. از طرفی خرده‌سیارک‌ها چون کوچکند، زود رام می‌شوند. می‌توان با استفاده از موتورهای یونی که برای تولید نیروی پیشران از نور خورشید بهره می‌گیرند استفاده کرد تا ضمن تغییر صفحه چرخش حتی مسیر حرکت این سنگ‌های آسمانی را نیز تغییر داد و تا جایی که ممکن است آنها را به زمین نزدیک کرد. آنقدر نزدیک که برداشت از معادن و کنترل امور به صرفه باشد و در ضمن خطری نیز زمینیان را تهدید نکند.

بی‌شک برای این‌که معدنکاری فضایی به شغلی اقتصادی تبدیل شود و مواد معدنی فضایی از نظر قیمت قابلیت رقابت با همتایان زمینی خود را پیدا کنند، باید شرکت‌های خصوصی زیادی از همین الان به فکر ساخت موشک‌های فضایی اقتصادی و مطمئنی باشند که وظیفه حمل و نقل به فضا را با کمترین قیمت و بیشترین امنیت ممکن به سرانجام برسانند. فضا در آینده سفره گسترده‌ای از زر و زیور است. اگر می‌خواهیم سهمی از این گنج بزرگ داشته باشیم، باید از همین حالا به فکر باشیم.

سیاره‌ای که خرد شد

بعد از مریخ و قبل از مشتری، کمربندی از اجرام کوچک سنگی و فلزی وجود دارد که در محدوده‌ای بین ۲ تا ۴ واحد نجومی (یک واحد نجومی، فاصله بین زمین تا خورشید است) به دور خورشید می‌چرخند. حدود یک تا دو میلیون خرده‌سیارک با ابعادی از ۱۰۰۰ کیلومتر برای خرده‌سیارکی به نام سرس تا چند سانتی‌متر برای غبارهای فضایی در این ناحیه که اصطلاحا کمربند اصلی سیارک‌ها نامیده می‌شوند، وجود دارد. هر چند میلیون‌ها خرده‌سیارک در کمربند اصلی سیارک‌ها وجود دارد اما آنها بسیار از هم دورند و فضای این کمربند هنگام گذر از آن خیلی خالی به نظر می‌رسد. در زمان شکل‌گیری منظومه شمسی، اجرامی که در مدار مورد اشاره قرار گرفته بودند به دلیل اثرات جاذبه عظیم مشتری و فاصله مخصوصی که از خورشید داشتند، دچار موقعیتی شدند که از یکپارچه شدن آنها جلوگیری می‌کرد و به همین دلیل امروزه شاهد مجموعه بزرگی از اجرام سرگردان کوچک و بزرگ در آن موقعیت هستیم.

اما این سنگ‌های سرگردان همیشه یکجا نیستند. به مرور زمان برخی از آنها به خاطر اغتشاشات مداری، راه خود را کج کرده و حتی به نزدیکی‌های زمین رسیده‌اند. بنابراین طبیعی است اگر روزی مسیر این سیارک‌ها با مسیر زمین به دور خورشید تداخل پیدا کند فاجعه نابودی دایناسورها بار دیگر تاریخ زمین را دگرگون خواهد کرد.

شهرام یزدان‌پناه

حمله‌های آسمی را مهار کنید

آسم به لحاظ پزشکی انقباض گذرا در مسیرهای هوایی کوچک و التهاب راه‌های هوایی است.

عوامل محرک بروز حمله‌های آسم شامل عفونت‌های تنفسی فوقانی (سرماخوردگی)، حساسیت‌زاها (ذرات گرد و غبار، ذرات ناشی از حیوانات خانگی، کپک و قارچ)، مواد تحریک‌کننده (سیگار، آلودگی‌های هوا)، داروها (همچون آسپیرین)، مواد نگه‌دارنده غذایی و عوامل غیراختصاصی (احساسات و هیجان‌ها، هوای سرد و ورزش) است.

آسم می‌تواند در سنین کودکی یا نوجوانی بروز کند. بسیاری از مبتلایان دارای زمینه خانوادگی بیماری‌هایی با اختلال ایمنی مانند آلرژی هستند.

آسم بیماری‌ای گذراست که گاهی با گذشت زمان، خودبه‌خود بهبود می‌یابد. با این حال درمان نشدن اصولی و مراجعه فوری در حین بروز حملات می‌تواند عواقب ناگوار و حتی مرگباری به همراه داشته باشد.

بیماران به دنبال بروز حمله دچار خس‌خس سینه، سرفه و تنگی نفس می‌شوند. عموما با سرفه فراوان، خلطی کنده می‌شود و به دنبال آن برای زمانی کوتاه بیمار آسوده می‌شود.

بیماران آسمی باید نکات زیر را مد نظر داشته باشند:

* تمام داروها را بدقت مصرف کنند. عوارض داروها کمتر از عوارض ناشی از بروز حمله است.

* هیچ دارویی را سرخود مصرف نکنند. بعضی از داروها می‌تواند باعث بروز حمله شود.

* در صورتی که به هر دلیلی بجز آسم هم به مراکز درمانی مراجعه کردند، پزشک و پرسنل درمانی را از بیماری خود مطلع کنند.

* بهتر شدن علائم به معنای بهبود دائم و کامل نیست. بنابراین خودسرانه درمان را به محض احساس بهبودی قطع نکنند.

* روش مصرف اسپری‌ها را از طریق پزشک معالج یا بروشور همراه با دارو بدقت بیاموزند.

* در حین بروز حملات به کمک آسم‌یار، از اسپری سالبوتامول(آلبوترول) تا رسیدن به اورژانس استفاده کنند.

* بیمارانی که تحت درمان با اسپری ایپروتروپیوم برومید(آترونت) هستند، می‌توانند از این اسپری نیز هر 20 دقیقه به تعداد چهار پاف تا یک ساعت استفاده کنند.

* سایر اسپری‌ها همچون سالمترول و بکلومتازون، در حین حمله فاقد ارزش است.

* مبتلایان به آسم ناشی از فعالیت و ورزش، باید حدود 20 دقیقه قبل از انجام فعالیت بدنی شدید، اقدام به مصرف اسپری سالبوتامول به میزان دو پاف بکنند. بسیاری از پزشکان برای این بیماران از روش‌های پیشگیری با داروهای دیگر نیز استفاده می‌کنند.

اگر شما همراه یک بیمار آسمی هستید، در حین بروز حمله لازم است که مراحل زیر را بدقت انجام دهید:

* به اورژانس پیش‌بیمارستانی (115) اطلاع دهید. شرایط بیمار را بدقت برای فردی که به تماس شما پاسخ می‌دهد تشریح کنید.

* اسپری سالبوتامول و آترونت را در اختیار بیمار قرار دهید. در صورتی که آسم‌یار در اختیار دارید، به کمک آسم‌یار اسپری‌ها را برای بیمار مصرف کنید.

* در صورتی که اکسیژن در محل وجود دارد تا رسیدن پرسنل 115 می‌توانید در حد فاصل دریافت اسپری‌ها از آن بهره بگیرید.

* تمام داروهای مصرفی بیمار را با خود به اورژانس آورده یا به اطلاع پرسنل 115 برسانید.

دکتر بهروز هاشمی - متخصص طب اورژانس