قهرمانی
در دنیای شاهنامه، تنها محدود به دلاوری در میدان جنگ نیست، خردمندی هم
لازمه قهرمانی است، پیروزیهای مادی با پیروزیهای معنوی به هم پیوستهاند
و این همان چیزی است که در زندگی ایرانیان وجود دارد.
"رقیه
کریمزاده نقشینه" ایرانشناس و مدرس ادبیات فارسی با اعلام این مطلب،
درباره تجلی شاهنامه در فرهنگ ایران زمین به خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)
گفت: تنها یک ایرانی میتواند جواب مسائل خود را در شاهنامه بیابد و در
تجلیات فرهنگ ایران زمین، بسیاری از مظاهر فرهنگی شاهنامه در آداب و رسوم
مردم نمایان است.
وی افزود: شاهنامه، نه تنها بزرگترین و ارزشمندترین دفتر شعری است که از روزگار سامانیان و غزنویان
قهرمانان شاهنامه نمونه انسانهایی هستند که حس افتخار، عشق به وطن و علاقه به آیین و کیش در وجود آنهاست
به جای مانده، بلکه مهمترین سند عظمت زبان فارسی و روشنترین گواه شکوه و
رونق فرهنگ و تمدن ایران کهن و بنیان استوار ملیت ایرانی است.
این
مدرس و پژوهشگر خاطرنشان کرد: قهرمانان شاهنامه نمونه انسانهاییاند که
حس افتخار، عشق به وطن و علاقه به آیین و کیش در وجود آنهاست. احساسات
عمیق وطنی و تعالیم لطیف اخلاقی در آن، همه جا جلوه یافته و فردوسی، این
احساسات را به سادگی و روشنی بیان میکند و از پیرایهسازی و سخنپردازی
دوری میجوید.
مولف کتاب «ادبیات فارسی 1» یادآور شد: وقتی از
شاهنامه، صحبت به میان میآید آن چه مورد بحث است یک کتاب و یا یک شاعر
نیست، بلکه این اثر از یک ملت، یک فرهنگ و یک دنیا سخن
شاهنامه یک نمونه والای شعر واقعی است که شاعر، انواع مطالب را از رزمی و
بزمی گرفته تا اخلاق، خرد و عقیده و باور، همه را با قدرت شاعری بیمانند
بیان میکند
میگوید.
وی
افزود: شاهنامه یک نمونه والای شعر واقعی است که شاعر، انواع مطالب را از
رزمی و بزمی گرفته تا اخلاق، خرد و عقیده و باور، همه را با قدرت شاعری
بیمانند بیان میکند، به گونهای که انسان با قهرمانان آن همدلی پیدا
میکند و باورهای خود را در باورهای قهرمانان آن میجوید و میآموزد.
قهرمانان شاهنامه و اعمال آنها، تجسمی از آرزوهای خود آنهاست و
عبرتجویی از داستانها، معرف بینش خود فردوسی است.
مولف کتاب
«ادبیات فارسی 2» خاطرنشان کرد: کمتر کتابی را در جهان میتوان نام برد
که تارهای پیچیده پیوند بشری را از عشق، مهربانی، فروتنی، خردمندی گرفته
تا بیداد، آز و غرور را در میان افراد جامعه و بین گروه فرمانبران و
فرمانروایان، به طور دقیق، هنرمندانه و شاعرانه نشان داده
فردوسی در شاهنامه، ایران را جایگاه دلیران، پهلوانان و آزادگانی معرفی
میکند که همه، خداپرست هستند و متوکل به پروردگارند و به کاری دست
نمیزنند مگر از پروردگار یاری بطلبند
باشد.
وی
افزود: عنصر اصلی داستانهای فردوسی، ستایش فضیلتهای آدمی است که شاعر تا
آخرین حد از قدرت و ساختار تخیل خویش بهره میگیرد و آنها را توصیف
میکند. وسعت دید، قدرت بیان و ساختار اساسی فکر شاعر است که به شعر او
روح میبخشد و هر خوانندهای با خواندن این اشعار، خود تبدیل به گوینده و
آفریننده میشود.
مولف کتاب «زبان و ادبیات فارسی» به دیدگاه
فردوسی درباره ایران اشاره کرد و گفت: فردوسی در شاهنامه، ایران را جایگاه
دلیران، پهلوانان و آزادگانی معرفی میکند که همه خداپرست هستند و متوکل
به پروردگارند و به کاری دست نمیزنند مگر از پروردگار یاری بطلبند.
وی
افزود: این پهلوانان و آزادگان، کاری با دروغ، حیله و نیرنگ ندارند و
علاوه بر داشتن صفات ملی و پهلوانی، دارای جوانمردی، سخنوری، سادهدلی،
شجـاعت، راســـــتگویی، نیکو
فردوسـی میخواهد که شخصیت داستانهایش، مظهر خصال شایسته و بزرگمنشی و جوانمردی باشند
عهدی و بزرگمنشی هستند و جلوهگری این سجایا، در بعضی از شخصیتها،
بارزتر است و هر کدام از شخصیتهای داستانی، جایگاه خاص خود را دارند.
کریمزاده
نقشینه به داستانهای شاهنامه اشاره کرد و گفت: در داستــــانهای
شاهنامه، شخصیت رفتاری قهرمانان داستان، در گفتارهای آنان نشان داده شده
است؛ سادهدلی و صفای باطن اسفندیار، خودبینی رستم، دوراندیشی پشوتن و...
این
پژوهشگر و مدرس ادبیات فارسی افزود: فردوسی حوادث وحشتزای را با فلسفه
عقلی و حکمت عملی اخلاقی، چنان توجیه میکند که خواننده را قانع و خرسند
میسازد. او با تیزبینی شگفتانگیز خود، نکات اخلاقی، حکمی و موضوعات
وسعت دید، قدرت بیان و ساختار اساسی فکر شاعر است که به شعر او روح
میبخشد و هر خوانندهای با خواندن این اشعار، خود تبدیل به گوینده و
آفریننده میشود
گوناگون و متنوع زندگی را برمیشمارد و محرومیتها و جنبشهای فکری و فرهنگ ایرانیان را در فراز و نشیبها بازگو میکند.
وی
افزود: فردوسی آزادگی، خردورزی، دانشپژوهی، هنرگرایی، اصالت، نیکوکاری و
راستی را وسیله سرافرازی و پیروزی ملت ایران میداند و همگان را به
خردورزی، دادپیشگی، نیکاندیشی، نیککامی، آزادگی، فضیلتجویی و... رهنمون
میشود.
این ایرانشناس یادآور شد: فردوسـی میخواهد که شخصیت
داستانهایش، مظهر خصال شایسته و بزرگمنشی و جوانمردی باشند. پس میتوان
این اثر را به دلیل کیفیت معنایی و کمیتی آن، یکی از بزرگترین آثار ادبی
جهان دانست.
وی در خاتمه تصریح کرد: اگر کل اندیشههای اخلاقی را
به دریایی تشبیه کنیم، تکتک موضوعات اخلاقی، مثل گوهرهایی هستند که
فردوسی آنها را به شکل هنرمندانه بیان کرده است.