فلسفه جهانی اُرُدیسم  The Philosophy of Orodism

فلسفه جهانی اُرُدیسم The Philosophy of Orodism

بازتاب فلسفه اردیسم در سطح جهان Reaction of the World to the ORODISM Philosophy
فلسفه جهانی اُرُدیسم  The Philosophy of Orodism

فلسفه جهانی اُرُدیسم The Philosophy of Orodism

بازتاب فلسفه اردیسم در سطح جهان Reaction of the World to the ORODISM Philosophy

ویکیپدیا یا تانک صهیونیزم جهانی


طی روزهای گذشته مقاله خانم دکتر زهرا طباخی که ابتدا در روزنامه وطن امروز منتشر شد پیرامون عملکرد و پشت پرده سایت ویکی پدیای فارسی بازتاب های گسترده ای در سطح افکار عمومی و رسانه ها ایجاد کرده است . در این مقاله از ماهیت واقعی این سایت خطرناک پرده برداشته می شود ؛ در ابتدای مقاله (ویکی‌پدیا و کلیدواژه‌های بنیادی ) دکتر طباخی می خوانیم : 


http://www.hakimorodbozorg.com/wp-content/uploads/2013/07/dr-zahra-tabbakhi.jpg

دکتر زهرا طباخی


( یکی دیگر از راه‌های کنترل تاریخ و نگارش چند باره وقایع قدیمی در "ویکی‌پدیا"، محصور کردن حقیقت در میان قوانین این دانشنامه خطرناک است ) و در ادامه ( اگر شما مقاله‌ای را برای ثبت در ویکی‌پدیا انتخاب کرده و برای اثبات آن از یک گزارش پخش شده در "بی‌بی‌سی" یا "فاکس‌نیوز" به عنوان منبع نام ببرید موفق خواهید شد مطلب خود را به عنوان "دانش" ثبت کنید اما اگر به طور مثال در بخش منابع به منبعی غیر از وابستگان رسمی به دجال ارجاع داده شود، از سوی مدیر گروه زبان مربوط سانسور خواهید شد!) .

در واقع ویکیپدیا جاده صاف کن پروژه دهکده کوچک جهانی ناتو یا همان تحمیل فرهنگ غرب برای جهانی سازی به قیمت نابودی بومیت های مستقل جهان است.

ویکی پدیا تانک غرب در اینترنت است که لایه زره آن استناد به مدارک مستند مورد نظر خود آنان یعنی دستگاه رسانه ایی استکبار همانند بی بی سی و فاکس نیوز و غیره است .


ویکی پدیا بخش تولید محتوای خود را از سیستم رسانه ایی هدفمند غرب می گیرد بر هیچ کس پوشیده نیست  که رسانه های غربی در اختیار لابی صهیونیزم جهانی است حالا سخن دکتر زهرا طباخی را بهتر می فهمیم :( یک هجمه بزرگ در زمینه منابع که چند سال گذشته در بخش فارسی ویکی‌پدیا در فضای مجازی به راه افتاد مربوط به فرقه ضاله و نوظهور بهائیت است که جزء ادیان آسمانی و ابراهیمی دسته‌بندی شده است(!) ویکی‌پدیا در برابر فشارهای کاربران مسلمان و ایرانی به همین 3 قانون بیان شده استناد کرده و بهائیان را تا درجه یهودیان مورد ظلم واقع شده در جریان هولوکاست بالا می‌‌برد! )

http://www.gerdab.ir/files/fa/news/1389/6/8/5545_776.jpg



نتیجه همبستگی سایت ویکی پدیای فارسی و رسانه های صهیونیسم جهانی این می شود برای باز شدن بیشتر این موضوع باز به اصل مقاله دکتر طباخی می زنیم :( طبق قوانین ویکی‌پدیا هر گفته جدید در مقاله باید از رفرنس معتبر برخوردار باشد. در تعریف منابع معتبر روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های با شهرت جهانی در رتبه نخست قرار دارند. مثال این بخش روزنامه لس‌آنجلس‌تایمز بیان شده است. پس همه رسانه‌های مشهور وابسته به سیستم دجال به عنوان منابع معتبر و با شهرت جهانی در ویکی‌پدیا پذیرفته می‌‌شوند. به همین جهت است که دست مسلمانان اعم از ایرانی و عرب در قضیه فرقه ضاله بهایی به جایی نمی‌رسد چون منبع معتبر گفته‌های یادشده، دانشنامه معتبر و مشهور "بریتانیکا" درج شده، یعنی بی‌شک بهائیت بعد از مسیحیت دومین دین جهانی از نظر پراکندگی ادیان در عالم برشمرده می‌‌شود و در صورت اعتراض شما می‌‌توانید به اصلاح مراجع اعظم ما مثل بریتانیکا اقدام کنید و اگر نمی‌توانید یعنی جایی هم در تاریخ دستچین شده ویکی‌پدیا نخواهید داشت! )

http://www.gerdab.ir/files/fa/news/1391/2/17/21986_657.jpg


چنانچه خواندیم رابطه ویکیپدیا با بخش تولید محتوای آن ، یعنی رسانه های غرب چندان پوشیده نیست این رمز گشایی دکتر طباخی ما را به ناگاه در برابر تانک سر تا پا مسلح غرب در جهان مجازی قرار می دهد . متاسفانه  تانک ویکی پدیا امروزه به وفور به عنوان رفرنس توسط نسل جوان مورد بهره برداری قرار می گیرد و این برای نسل امروز ما بسیار خطرناک است که منبع اطلاعاتی خود را ویکی پدیای فارسی قرار داده اند .


تا اینجای مقاله دکتر طباخی پی به تغییر داده ها توسط ویکی پدیا می بریم اما بخش مهمتر این ماجرا از این پس دیده می شود و آن ویکی پدیا در قامت یک کانون توطئه و دسیسه گر است دکتر طباخی می نویسند : ( نظام استبدادی و استوار بر رویه غلط اندر غلط ویکی‌پدیا تا آنجا پیش رفته که 3 مدیر ارشد بخش فارسی این دانشنامه حقیقت‌ستیز، خود بهایی هستند! کار به آنجا رسیده که این افراد با استفاده از ابزارهای قانونی ویکی‌پدیا به تقویت پان‌ترک‌ها و باقی جدایی‌طلبان در منطقه پرداخته و با حمایت از پشتون‌های افغان و ترک‌های افراطی نظریه پیوستگی کشورهای فارسی‌زبان را به سرعت حذف کرده و به اختلافات قومی و قبیله‌ای در مقالات با امتیاز بالا دامن می‌‌زنند. قضایای حول نظریه فلسفی- تاریخی "اُرد بزرگ" در باب پیوستگی کشورهای فلات ایران یکی از بحث‌برانگیزترین حوادث چند سال گذشته ویکی‌پدیای فارسی است که با ریزش جمع بزرگی از کاربران ویکی‌پدیا خاتمه یافت )


 تانک هوشمند غرب همزمان با تغییر داده ها تقویت کننده تجزیه طلبان در حوزه فرهنگی تمدنی ایران (شامل بیست کشور منطقه) نیز می باشد .

حکیم ارد بزرگ می گوید : نباید به خود مشرقی بگوییم ایرانیان شرقی نیستند و این اشتباه است .ما آسیایی نیز نیستیم . ایرانیان در مرکز گیتی قرار دارند و شرق و غرب در دوسوی سرزمین ما هستند . یونان نقش "مادر فرهنگی" اروپا را بر عهده دارد و چین "مادر فرهنگی" آسیا است آسیایی که اکثریت آن را چینی تباران تشکیل می دهند و ایران "مادر فرهنگی" قاره کهن است "قاره کهن" که از پامیر آغاز و تا مدیترانه ادامه می یابد و از شمال ، به آستارخان در شمال دریاچه خزر و از جنوب به خلیج فارس و دریای ایران (عمان) ادامه می یابد.

http://www.hakimorodbozorg.com/wp-content/uploads/2013/07/HAKIM-OROD-BOZORG-GHAREH-KOHAN-1.jpg

در بهار سال 1389 تمامی مدیران ویکیپدیا به سرعت به نظریه قاره کهن و همینطور مقاله زندگینامه ارد بزرگ حمله ور شدند پس از پاک کردن آنها در زندگینامه احمدشاه مسعود دست برده و نام دوستش ارد بزرگ را از آنجا پاک کردند پس از آن نظریه کهکشان اندیشه ارد بزرگ که رد کننده نظریه دهکده کوچک جهانی است را از ویکی پدیا حذف نمودند از آنجا به سراغ مقاله راه ابریشم رفتند ؛ ارد بزرگ در نظریه قاره کهن اشاره می کند نام راه ابریشم دروغین است این راه ، راه ایران است که 4 هزار سال چین فرهنگ و اندیشه ایرانی را از طریق آن دریافت داشته است چینی ها نمی توانند با نام جاده ابریشم که 50 سال بیشتر قدمت ندارد راه ایران را تغییر نام دهد . مدیران ویکی پدیا سخنان ارد بزرگ در این مورد را هم از مقاله راه ابریشم حذف کردند . همه چیز نشان می داد که این گام ها از جایی رهبری می شود دستوراتی که برای حذف و بازنویسی دهها مقاله در ظرف کمتر از یک ماه داده شده بود برخی از این مقالات چندین سال عمر داشتند در نهایت مدیران ویکی پدیا حتی به مقالات شهرهای شیروان و مشهد رفته و نام ارد بزرگ را از جمع مشاهیر آنجا حذف نمودند !
نکته مهم در توفان 1389 ویکیپدیا آن است که آنها بر روی نظریه ایی دست گذاشته بودند که همه پارسی زبانان جهان بخصوص در سه کشور ایران ، افغانستان و تاجیکستان همراهش بودند و دوستش داشتند اتفاقا کسی که مقاله قاره کهن ارد بزرگ را ویکی پدیا برای اولین بار قرار داده بود از کاربران قدیمی ویکی پدیا از  کشور افغانستان است .

جالبتر خواهد بود اگر بدانیم استارت آغازین حمله به مقالات ذکر شده توسط نامی مستعار زده شد که آی پی او نشان می دهد از کشور پیر استعمار ، انگلیس است .

جنجال ویکی پدیا بر سر نظریه قاره کهن سبب خروج بسیاری از کاربران ویکی پدیا از آن شد .


نظریه قاره کهن می تواند مانع تلاش های خطرناک جدایی طلبانه کشورهای محدوده خود باشد کشورهای قاره کهن می توانند همانند اروپا ، شاهد همبستگی هر چه بیشتر در بین خود باشند .

در ادامه دکتر طباخی به نکات بسیار مهمی درباره ائتلاف بهائیان و تجزیه طلبان تحت سرپرستی صهیونیزم جهانی اشاره می کنند : ( یکی دیگر از نمونه‌های بارز تاریخی در صفحه مقالات مربوط به بهائیان، منبع یکی دیگر از ادعاهای پیرامون بهائیان است که ارتباط گسترده اسرائیل، بهائیت و جدایی‌طلبان را آشکار می‌‌کند. در بخش "واکنش‌ها" به محرومیت‌های بهائیان در جامعه ایرانی ضمن مظلومیت‌زایی برای پیروان این فرقه ضاله آورده است: "برنارد لوئیس معتقد است حکومت‌های اسلامی و جوامع مسلمان همواره در پذیرش ادیانی که پس از اسلام ظهور پیدا کرده‌اند و به خدای یگانه اعتقاد دارند (مانند بهائیان) دچار مشکل فراوان بوده‌اند، چرا که از یک سو نمی‌توان پیروان این آیین‌ها را همانند پیروان ادیان چندخدایی آسیا یا انیمیست در آفریقا سرکوب کرد و از سوی دیگر هم برخورد با آنها همانند مسیحیان و یهودیان بها دادن به آنهاست. به علاوه پذیرش آنها مغایر پذیرش ختمیت وحی در زمان زندگی پیامبر اسلام است. وی معتقد است به علت ضعف ایران در قرن بیستم مردم ایران به دنبال علتی برای این موضوع بودند و به همین دلیل تئوری‌های توطئه‌ای از اینکه یهودیان، بهائیان، فراماسون‌ها و... مقابل پیشرفت ایران می‌‌ایستند به وجود آمد و بین مردم و حتی اقشار تحصیلکرده جامعه محبوبیت یافت. منبع ذکر شده برای این گفتارها کتاب یهودیان اسلام است که نگارنده آن برنارد لوئیس (Bernard Lewis) است. وی متولد ۳۱ مه ‌‌۱۹۱۶ در لندن و استاد بازنشسته مطالعات خاور نزدیک دانشگاه پرینستون است که در لندن از پدر و مادری یهودی متولد شد. تخصص وی در تاریخ اسلام و اثر متقابل میان اسلام و غرب است و به ویژه به خاطر تحقیقات خود بر تاریخ امپراتوری عثمانی و مناظره خبیثانه‌اش با پروفسور "ادوارد سعید" روی کشمکش میان رژیم صهیونیستی و فلسطین مشهور است. در کنفرانس "بیلدربرگ"، لوئیس پیشنهاد کرد ایران را به قطعات قومی گوناگون بشکنند و میان کشورهای نوپا تقسیم کنند (پروژه‌های کردستان بزرگ، پشتونستان بزرگ و آذربایجان بزرگ). وی در سخنرانی "Iran in History" (ایران در تاریخ) که در مرکز موشه‏ دایان دانشگاه تل‌آویو ایراد شده (18 ژانویه 1999)، نقش ایران در تاریخ و تاثیر آن را بر تمدن جهان به اختصار مورد بحث قرار داده است. لوئیس در این سخنرانی خاطرنشان می‌‏کند که در 2 هزاره پیشین، هیچ فاتحی در ایران نتوانسته در زبان و فرهنگ ایرانی تغییر عمده ‏ای به وجود بیاورد. در عوض همان‏‌طور که در برخی قسمت‌های دیگر دنیا هم دیده شده، فرهنگ برتر همیشه بر فرهنگ‏ فروتر چیرگی یافته است. لوئیس را در جهان به عنوان نگارنده کتاب برخورد تمدن‌ها و پدر تئوری تجزیه‌طلبی در ایران می‌‌شناسند. جالب توجه است که بدانید فردی مثل "محمد خاتمی" در حالی که به عنوان رئیس‌جمهور و نماینده جامعه ایرانی در سازمان ملل حاضر شده بود در عقب‌گردی آشکار و با عبور از پایه‌های برتر فرهنگ ایرانی-اسلامی به زبانی دیگر بر موضع برخورد فرهنگ‌های لوئیس و "ساموئل هانتینگتون" صحه گذاشته و پیشنهاد تئوری "گفت‌وگو‌ی تمدن‌ها" را مطرح می‌‌کند تا بدین وسیله هم به بازسازی نظم نوین جهانی مورد نظر ماسون‌ها کمک کرده باشد و هم غرب را از موضع ضعیف حمله فرهنگی ناموفق رهایی بخشد. خاتمی با علاقه نظریات برنارد لوئیس را دنبال کرده و با درس گرفتن از تاریخ باشکوه ایرانیان به این موضوع واقف بود که فرهنگ غنی ایران اسلامی ذاتا پتانسیل و بنیه بلعیدن بی‌فرهنگی شناور غربی را دارد پس تئوری بست دوستی‌ها و وادادگی فرهنگی را در ظاهری خوشرنگ و لعاب پیشدستانه معرفی می‌‌کند )


برخلاف آنچه تصور می شود سایت ویکی پدیا به هیچ وجه مردمی نیست این سایت نمایی شبه مردمی دارد شاید برخی ساده لوحان تصور می کنند که این محفل دانشنامه ی آزاد است غافل از این که این آزادی همانند آزادی سیاسی مردم غرب کاملا نمایشی ، برنامه ریزی شده و حساب شده می باشد .

در واقع میدان و میدان دار صهیونیزم جهانی است کاربران ویکی پدیا تنها بین خود مسابقه گذارده اند تا اندیشه ها ی تولید شده در تاریکخانه غرب را در ویکی پدیا به نمایش بگذارند.


دکتر زهرا طباخی در بخش پایانی مقاله خود همانند بخش های پیشین پرده از رازهای پشت پرده تانک جهان مجازی غرب یعنی ویکی پدیا بر می داند : ( ذکر این مطلب در ادامه جالب است که بدانیم ویکی‌پدیا فراماسونری را در ذیل همین بحث اینگونه معرفی می‌‌کند: ""فراماسونری" یا فراموشخانه جمع کانون‌های برادری گسترده‌ای در جهان است. این کانون‌ها ریشه‌های بسیار کهنی در اروپای غربی دارند. فراماسونری دارای یک سیستم مدیریت فراگیر جهانی نیست و ارتباط میان فراماسونری‌‌های گوناگون تنها به وسیله خود 2 لژ انجام می‌‌شود. این انجمن به‌طور‌‌ گسترده‌ای در فعالیت‌های خیریه و در زمینه خدمات اجتماعی فعال است. در حال حاضر پول تنها از اعضای انجمن جمع‌آوری می‌‌شود و صرف امور نیکوکارانه می‌‌شود. فراماسونری به بسیاری از سازمان‌های خیریه غیرماسون، نهادهای محلی، ملی و بین‌المللی خیریه کمک‌های مالی قابل توجهی می‌‌کند(!) بسیاری از مخالفت‌های مسلمانان ریشه در صهیونیسم‌ستیزی و یهودستیزی دارد. همچنین دسته دیگری از مسلمانان منتقد فراماسونری، "دجال" را به فراماسونری پیوند می‌‌زنند. بعضی مسلمانان اعتقاد دارند فراماسونری "منافع یهودیان" را دنبال می‌‌کند. به عنوان نمونه ماده ۲۸ غهدنامه حماس عنوان می‌‌کند "فراماسونری از صهیونیسم دستور می‌‌گیرد." آموزه‌های مهم ویکی‌پدیا همه سر در یک آخور دارند. به جای وحشت از اقدامات دشمن باید نفوذی‌ها را شناسایی کرد و به دنبال راهکار بود. گردانندگان ویکی‌پدیا به خوبی از عاقبت جنگ میان خیر و شر در دنیا آگاه هستند اما با این وجود دست از تلاش نخواهند کشید. مسلمین که می‌‌دانند پیروزی نهایی با آنهاست چطور؟ آیا ایستاده بر ساحل آسایش نشسته‌ و تماشاگرند یا از هر فرصتی برای شناخت خدعه‌های فرهنگی دشمن استفاده کرده و به دنبال ضدحمله و چه‌ بسا حمله پیشدستانه هستند؟ والعاقبه ‌للمتقین )


جریان سایت ویکی پدیا نشان داد که باید نسبت به تشکیلات به ظاهر مردمی و خصوصی اینترنتی دقت بسیار بیشتری نمود خوشبختانه سایت های مادر ، همانند سایت رشد ، تبیان ، راسخون و ... در فضای مجازی آنقدر زیاد شده اند که دیگر نیازی به تانک صهیونیزم جهانی ویکی پدیا نیست و مسدود شدن این سایت نیز کوچکترین مشکلی ایجاد نمی کند .



قطره‌ای از دریا در کام کویر

شاید در ذهن ما ایرانی‌ها طرح‌ها و پروژه‌های زیادی وجود دارد که اگر چه نامشان هر چند وقت یکبار بر سر زبان‌ها می‌افتد، اما همیشه در حد حرف باقی‌مانده است.

اما اگر شما هم پروژه آزادراه تهران ـ شمال را به‌عنوان طولانی‌ترین طرح‌ از این دست می‌دانید اشتباه کرده‌اید، چراکه داستان انتقال آب از دریای شمال به کویر مرکزی که از هفته گذشته وارد فاز جدی شده از جمله ایده‌هایی است که گفته می‌شود از زمان هخامنشیان مطرح بوده است.

پروژه عظیم انتقال آب به کویر مرکزی ایران در حالی کلید خورده که نگاهی به تاریخ این طرح نشان می‌دهد تقریباً تمامی روسای جمهور ایران در سال‌های پس از انقلاب به آن گوشه چشمی داشته‌اند و به‌دنبال تأمین اعتبار برای اجرایی کردنش بوده‌اند. البته باید تأکید کرد که طرح فعلی با آنچه قبلا مطرح می‌شد فرق دارد.

چراکه پیش از این ایجاد آبراه و انتقال آب شور به کویر مدنظر بود، اما در اقدام جدید دولت قرار است آب شیرین شده، آن هم در حجمی بسیار کمتر، به کویر مرکزی منتقل شود.

این طرح همچون بسیاری دیگر از طرح‌های عمرانی موافق و مخالفانی دارد و با اما و اگرهای بسیاری روبه‌روست. موافقان این طرح می‌گویند: با اجرایی شدن آن از طریق احداث هفت دریاچه در مناطق مرکزی، اقلیم و آب و هوای کویر لوت و کویر مرکزی تغییر خواهد یافت و اقلیم ایران تغییر اساسی خواهد کرد، اما مخالفان می‌گویند: این طرح ضمن داشتن اثرات منفی زیاد بر زیست‌بوم منطقه و برداشت زیاد از آب خزر، ایران را با مشکلات حقوقی روبه‌رو خواهد کرد.

در این میان آنچه بیش از همه تعجب‌برانگیز است این است که بسیاری بدون آن‌که از کلیت طرح جدید انتقال آب از دریای شمال به نقاط کویر مرکزی اطلاع داشته باشند تنها یک‌طرفه در جناح موافق یا مخالف آن می‌ایستند.

تامین آب شرب، اولویت اول طرح انتقال

ایران در کمربند خشک جهان واقع شده و سه‌چهارم مساحت آن خشک است و بارندگی سالانه‌اش به‌طور متوسط ۱۵۰ میلی‌متر برآورد می‌شود البته آن‌طور که کارشناسان می‌گویند این موضوع تنها مشکل کشور ما نیست و در سال‌های اخیر با گرمایش جهانی معضل کم‌آبی در همه دنیا تشدید شده، این در حالی است که با توجه به رشد جمعیت و نیاز شدید به آب از هم‌اکنون باید به فکر تأمین آن برای نسل‌های آینده باشیم، چراکه در آینده نه‌چندان دور تأمین آب، اصلی‌ترین محور چالش‌های جهانی خواهد بود؛ به همین دلیل هم برخی کشور‌ها از هم‌اکنون برای مقابله با کم‌آبی و خشکسالی به فکر چاره افتاده‌اند و اجرای طرح‌های مختلفی را در دستورکار دارند.

البته لازم نیست خیلی هم آینده‌نگر باشیم، چراکه در حال حاضر کویر مرکزی ایران شدیدا با بحران کم‌آبی مواجه است.

اگر به آمارهای بارندگی و وضعیت آب‌های زیرزمینی و سطحی نگاه کنیم، می‌بینیم که بیش از 10 سال است در برخی از استان‌های مرکزی کشور خشکسالی داریم و بارندگی‌ها کم شده، روان‌آب‌ها و آب‌های سطحی به کلی خشک شده و منابع آب زیرزمینی بشدت افت کرده است.

این کم‌آبی به حدی جدی است که در این مناطق در عمق400 متری باید به‌دنبال آب باشیم و در نهایت آبی تلخ و شور که حتی برای کشاورزی هم مناسب نیست را بیابیم.

مشکل کم‌آبی آن‌طور که سیدمهدی ثمره‌هاشمی می‌گوید باعث شده تا اولویت اول طرح انتقال آب خزر به کویر مرکزی تامین آب شرب و جلوگیری از مهاجرت‌های بی‌رویه و در مرحله بعد کمک به صنعت و توسعه مناطق کویری باشد.

مجری طرح شیرین‌سازی و انتقال آب از دریا به کویر مرکزی در گفت‌وگو با «جام‌جم» می‌افزاید: کویر در حال گسترش است و باید آن را کنترل کنیم. یکی از مواردی که می‌تواند در جهت کنترل کویر موثر واقع شود انتقال آب است.

در واقع با توجه به این که منابع سطحی و زیرزمینی پاسخگو نیست، مجبوریم ناچارا از منابع دیگر استفاده کنیم تا استان‌های مرکزی ما بیش از این دچار آسیب و بحران خشکسالی و کم‌آبی نشود. ضمن آن‌که به این نتیجه رسیده‌ایم که به جای انتقال صنعت به نزدیک آب، آب را به صنعت برسانیم.

سیدمهدی ثمره هاشمی با تاکید بر آن‌که مراحل مطالعه طرح به پایان رسیده و اکنون زمان آغاز عملیات اجرایی است، می‌گوید: مطالعات هفت ـ شش ساله طرح شیرین‌سازی و انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی از دو سال پیش در دستورکار وزارت نیرو قرار گرفت و با پیگیری‌های رئیس‌جمهور سرعت بیشتری یافت.

در نهایت به‌رغم باقی بودن اختلاف نظرها بر سر فواید و مضرات انتقال آب خزر به کویر و اثرات زیست‌محیطی آن دولت همزمان با حضور رییس‌جمهور در ساری گام اول این طرح را برداشت.

براساس اطلاعات موجود، ظرفیت نهایی این طرح انتقال سالانه 500 میلیون مترمکعب آب است که در فاز اول، انتقال 200 میلیون مترمکعب در برنامه قرار دارد و زمان اجرای آن حدود 24 تا 30 ماه پیش‌بینی شده است.

به اعتقاد مدیرعامل شرکت سهامی آب و فاضلاب کشور، دولت موظف است آب مورد نیاز شهروندان را تامین کند و در اجرای پروژه انتقال آب به مناطق مرکزی، به دنبال صرفه اقتصادی نیست.

انتقال آب از مسیر خط نفت

قرار است طرح انتقال آب از خزر به دشت مرکزی ایران در دالانی که قبلا خط انتقال نفت نکا به پالایشگاه شهرری از آن می‌گذشته اجرایی شود.

به گفته ثمره هاشمی، خط لوله زیر زمین قرار گرفته است و از آنجا که قبلا خط انتقال نفت مسیری را به عرض 20 متر آزاد کرده است مشکلی از نظر تملک وجود ندارد و در واقع در کنار خط نفت، لوله‌کشی‌های جدید انجام می‌شود.

به اعتقاد مشاور وزیر نیرو، هر کشوری شرایط آب و هوایی خاص و منحصر به فرد خود را دارد و ممکن است نیازی به احداث چنین پروژه‌هایی نداشته باشد، اما در کشور لیبی هم تجربه انتقال آب از رودخانه نیل در حجم بالا وجود دارد.

وی می‌افزاید: برای انتخاب مکان اجرای طرح 9 گزینه مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت مسیر خط 7 به عنوان بهترین گزینه انتخاب شد. معیار انتخاب این خط آسانی اجرا، آماده بودن زیرساخت‌ها، انجام مطالعه‌های گسترده پیشین، حداقل زمان اجرا، استفاده از تجربه‌های پیشین مسیر خط لوله نفت و آب، حجم آب مورد نیاز، هزینه‌های بهینه اجرای طرح و حداقل مشکلات زیست‌محیطی ـ اجتماعی و مالکیت مسیر لوله است. ضمن آن‌که گزینه 7 هیچ تداخلی با مناطق حفاظت شده محیط زیست ندارد و آسیبی به محیط زیست نمی‌زند.

ثمره هاشمی تاکید می‌کند: این طرح را کاملا براساس طراحی فنی و مشخصات مهندسی اجرا می‌کنیم و اجازه نمی‌دهیم هیچ کاری در این پروژه بدون محاسبه انجام شود. قرار است در مرحله اول آب به دشت سمنان انتقال پیدا می‌کند و در ادامه همین خط انتقال به استان‌های قم، کاشان و اصفهان انتقال می‌یابد و خط دیگری آب را به جنوب استان خراسان رضوی و جنوبی منتقل می‌کند.

مدیرعامل آبفای کشور با اشاره به اختلاف ارتفاع 2000 متری از مبدأ تا مقصد این مسیر انتقال آب می‌گوید: در این مسیر تعدادی ایستگاه پمپاژ احداث خواهد شد. البته هزینه پمپاژ تنها در این پروژه مطرح نیست و در پروژه‌های متعدد دیگری نیز از این ایستگاه‌ها احداث شده است. کما این ‌که در انتقال آب از سد دوستی به مشهد، زابل به زاهدان، سدکوثر به بوشهر و هرمزگان هم ایستگاه‌های پمپاژ احداث شده است.

محیط زیست، چالش اصلی

اگر بپذیریم هر طرح و برنامه‌ای در کنار مزیت‌ها و نکات مثبت می‌تواند مشکلاتی را در پی داشته باشد به نظر می‌رسد اصلی‌ترین چالش طرح انتقال آب خزر به کویر مرکزی با توجه به حجم نه‌چندان زیاد آب انتقالی، محیط زیست و مسائل اقتصادی باشد.

البته آن‌طور که مدیرعامل شرکت سهامی آب و فاضلاب کشور گفته، دولت در این طرح به‌دنبال صرفه اقتصادی نیست. اما محیط زیست و مخاطراتی که وجود آب شیرین‌کن‌ها در مبدأ می‌تواند ایجاد کند از جمله نکاتی است که به نظر می‌رسد اگر جدی تلقی نشود آسیب‌های جبران‌ناپذیری را به دنبال خواهد داشت. باید منتظر بود و دید داستان طرح تاریخی انتقال آب در ایران، این بار به کجا می‌رسد؟

خزر به کمک کویر می‌آید

ایران در کمربند خشک جهان واقع شده و سه‌چهارم مساحت آن خشک است و بارندگی سالانه‌اش به‌طور متوسط ۱۵۰ میلی‌متر برآورد می‌شود. این موضوع بخصوص در مناطق مرکزی آنقدر جدی است که باعث شده تا پروژه عظیم انتقال آب به کویر مرکزی ایران با اولویت تامین آب شرب و جلوگیری از مهاجرت‌های بی‌رویه و در مرحله بعد کمک به صنعت و توسعه مناطق کویری مطرح شود.

گام اول این طرح در حالی همزمان با حضور رییس‌جمهور در ساری کلید خورد که اختلاف نظرها بر سر فواید و مضرات انتقال آب خزر به کویر و اثرات زیست محیطی آن همچنان ادامه دارد. با رسمیت یافتن موضوع، انتقال آب دریای خزر به کویر در طول هفته‌های گذشته بحث‌های زیادی را در پی داشت. برخی این طرح را رویایی و غیرممکن می‌دانستند و برخی دیگر نگران مباحث اقلیم‌شناسی بودند.

این طرح که گفته می‌شود مرحله اول آن تا 24 ماه دیگر به مرحله اجرا می‌رسد، شامل 3 مرحله کلی است که در مرحله نخست، انتقال آب در حجم 200 میلیون مترمکعب از ساری به سمت استان سمنان انجام می‌شود.

در مرحله دوم نیز از شرق دریای خزر کار آغاز شده و آب به سمت کویر و جنوب خراسان رضوی و استان خراسان جنوبی صورت می‌گیرد. در نهایت مرحله سوم انتقال آب از دریای عمان به سمت استان کرمان است که این کار نیز با حجم 500 میلیون متر مکعب انجام خواهد شد.

مراقب خزر هستیم

به اعتقاد مخالفان، یکی از مشکلاتی که بر سر راه طرح انتقال آب خزر به کویر وجود دارد، رژیم حقوقی دریای خزر است.

آنها با این توجیه که این دریا یک منبع آب مشترک بین پنج کشور است و انتقال آب آن توسط یکی از این کشورها می‌تواند با اعتراض کشورهای دیگر روبه‌رو شود، نقدهای تندی را در جراید و رسانه‌های مختلف منتشر کرده‌اند و می‌گویند اگرچه واکنش خاص دیپلماتیک از جانب کشورهای همسایه در مورد طرح برداشت از آب خزر گزارش نشده است، اما معلوم هم نیست که این سکوت با توجه به پیامدهای احتمالی طرح مذکور ادامه داشته باشد.

این در حالی است که به اعتقاد علیزاده، رییس پژوهشکده علوم دریایی اصولا برداشت آب به مقداری که در طرح پیش‌بینی شده، اثر محسوسی بر تراز آب ندارد و در واقع آبی که قرار است به کویر منتقل شود، بیشتر از حجم یکی از رودخانه‌های کوچکی که به خزر می‌ریزد، نیست.

مهدی ثمره هاشمی، مجری طرح انتقال آب خزر نیز می‌گوید: آب استحصالی از خزر نسبت به حجم آب کلی خزر مقدار ناچیزی است و در واقع قطره‌ای دربرابر دریاست.

چراکه در مرحله اول 200 میلیون مترمکعب و در نهایت 500 میلیون مترمکعب از طریق این طرح منتقل خواهد شد.این در حالی است که براساس برآوردی که اعلام شده، حجم آب خزر چیزی در حدود 80 هزار میلیارد مترمکعب است.البته فقط احتمال کاهش تراز آب خزر نیست که موجی از نظرات مختلف را به راه انداخته است. برخی مدافعان این طرح را راهکاری برای نجات کویر و در عین حال جلوگیری از آبگرفتگی خزر می‌دانند.

موافقان می‌گویند: با اجرایی شدن این طرح، اقلیم و آب و هوای کویر لوت و کویر مرکزی تغییر خواهد یافت و در نتیجه اقلیم کل ایران تغییر اساسی خواهد کرد.

اما حقیقت این است که انتقال آب اثر محسوسی بر آب و هوا و اقلیم منطقه کویری نخواهد داشت و به اعتقاد رئیس پژوهشکده علوم دریایی موسسه ملی اقیانوس‌شناسی، نمی‌توان از چنین حجم آبی انتظاری به این بزرگی داشت.

او رسانه‌ای شدن این موضوع را دلیلی بر چنین برداشت‌هایی می‌داند وگرنه سفیدرود به همراه 60 رودخانه دیگری که از ایران به خزر می‌ریزد، در مجموع حدود 8 میلیارد مترمکعب آب وارد خزر می‌کنند که البته این حجم در مقایسه با دبی رود ولگا که 250 میلیارد مترمکعب است، بسیار ناچیز است. این در حالی است که دبی‌ای هم که قرار است به کویر منتقل شود، در برابر این مقادیر بسیار اندک برآورد شده است.

اما نجات خزر از آبگرفتگی هم از جمله نظراتی است که یکی از مدافعان آن غلامعلی خیاط‌خلقی، کسی که مدعی است طراح و پیشنهاددهنده انتقال آب از خزر به کویر مرکزی است، می‌گوید: براساس نتایج مطالعات مرکز خزر‌شناسی، آب دریای خزر در سال‌های آینده دست‌کم سه تا پنج متر بالا خواهد آمد و قسمتی از استان‌‌های گیلان، مازندران و گلستان را زیر آب خواهد برد و از این رو برای حل این مشکل باید بخشی از آب دریای خزر را تخلیه کرد. این در حالی است که به گفته علیزاده، نه تنها حوضه آبریز خزر با حوضه قطب شمال مرتبط نیست بلکه تراز آب خزر اکنون روند کاهنده دارد و در دو سال گذشته سطحش پایین آمده است.

او تاکید می‌کند: قطب شمال اقیانوس است و آبش در خشکی سرریز نمی‌شود. اصلا حوضه آبریز خزر به قطب ربطی ندارد و پایین‌تر از سن پترزبورگ تمام می‌شود. از طرف دیگر حوضه آبریز خزر یخ دایمی ندارد و در نهایت چند تا یخچال در نوک قله علم کوه و قفقاز در این حوزه هستند که ارزش هیدرولوژیکی ندارند.

آب شیرین‌کن‌ها و مشکلاتی که محیط زیست را تهدید می‌کند

پیش‌بینی اولیه زمان اجرایی شدن انتقال آب خزر به کویر24 ماه است که البته باید زمان احداث آب‌شیرین‌کن‌ها، ایستگاه‌های پمپاژ، مخازن تعادلی و مخازن ذخیره را هم به این زمان اضافه کرد؛ هرچند برخی از آنها به‌صورت همزمان پیش می‌روند.

آنچه برای به بهره‌برداری رسیدن این پروژه لازم است و به نظر می‌رسد می‌تواند مشکلاتی را هم درپی داشته باشد، وجود تاسیسات آب شیرین‌کن در کنار دریای خزر است.

قرار است شیرین‌سازی در مبدأ انجام شود. به این صورت که در کنار دریا آبگیری احداث می‌شود و آب را به کارخانه‌های شیرین‌سازی منتقل می‌کند. این کارخانه مدولار است یعنی یک بخش اجرا می‌شود، به بهره‌برداری می‌رسد و سپس دستگاه بعدی نصب می‌شود تا به ظرفیت مورد نیاز برسد.

مهدی ثمره‌هاشمی مجری طرح انتقال آب خزر، نکته مهم از نظر تامین منبع انرژی این آب شیرین‌کن‌ها را نزدیکی محل آبگیر به نیروگاه نکا می‌داند چرا که می‌توان از بازیافت حرارت این نیروگاه برای شیرین کردن آب استفاده کرد. به این ترتیب، علاوه برصرفه‌جویی زیاد، از حرارتی که به هدر می‌رود نیز استفاده می‌شود. هرچند بخشی از انرژی مورد نیاز آب شیرین‌کن‌ها را می‌بایست از برق تامین کرد.

اما از آنجا که همه آب شیرین‌کن‌ها پساب خروجی دارند، بحث‌های زیست محیطی بخشی مهمی از طرح است که به گفته ثمره، کارهای مطالعاتی آن از قبل شروع شده و هنوز هم تکمیل نشده و ادامه پیدا می‌کند. او تاکید می‌کند قطعا با سازمان محیط زیست تعاملاتی خواهیم داشت و مجوزهای لازم را کسب می‌کنیم. چراکه تا مجوز محیط زیست را نگیریم، نمی‌توانیم آب شیرین‌کن‌ها را راه‌اندازی کنیم بنابراین اولین قدم، گرفتن مجوز است.

البته منتقدان طرح معتقدند صدمات زیست بومی جبران‌ناپذیری به‌دنبال شیرین‌سازی آب در منطقه ایجاد می‌شود. هرچند منطقه نکا به‌دلیل وجود نیروگاه حرارتی مدت‌هاست با مشکلاتی دست به گریبان است اما به هرحال تغییر غلظت آب و شوری آن می‌تواند اکوسیستم و تنوع زیستی منطقه را تحت‌تاثیر قرار دهد.

به اعتقاد دکتر حمید علیزاده؛ معاون پژوهشی موسسه ملی اقیانوس‌شناسی، هر چند شوری آب خزر از خلیج فارس کمتر است، اما چون ترکیب نمک‌هایش متفاوت است بنابراین تلخ‌تر بوده و به هرحال پساب‌های حاصل از شیرین‌سازی آب می‌تواند برای منطقه خطرناک باشد. ضمن آن‌که برای هدایت آب به سمت آب شیرین‌کن‌ها پمپ‌هایی استفاده می‌شود که می‌تواند به موجودات و گونه‌های منطقه آسیب برساند.

بهاره صفوی - گروه دانش




طرحی که هیچ‌گاه اجرایی نمی‌شود

یک کارشناس محیط‌ زیست گفت:طرح انتقال آب‌شیرین دریای خزر به کویر ارزش اجرایی‌شدن ندارد و هیچ‌گاه عملیاتی نخواهد شد.

دکتر اسماعیل کهرم موقعیت جغرافیایی و آب و هوای گرم و خشک استان سمنان را مناسب اجرایی‌شدن این طرح ندانست و در پاسخ به چرایی علت آن گفت: هم‌اکنون دریای مازندران 13 در هزار نمک دارد و آب‌شور آن به درد کشاورزی و مصارف صنعتی نمی‌خورد، بنابراین چنانچه بخواهیم این آب را شیرین کنیم باید هزینه بسیار گزافی صرف کنیم.

از طرف دیگر کارخانه‌های آب‌شیرین‌کن می‌توانند مقدار کمی ‌آب را شیرین کنند. مثلا این کارخانه‌ها می‌توانند آب یک سربازخانه هزار نفری را تامین کند نه این‌که آب کشاورزی یک منطقه را آن هم به صورت سیستم سنتی.

دکتر کهرم اظهار کرد: جدای از هزینه زیاد انتقال آب دریای خزر به استان سمنان، مساله خاک و هوای این استان نیز مد نظر است. استان سمنان دارای آب و هوای گرم و خشکی است، بنابراین حتی اگر آب را هم به این استان انتقال دهیم، استان مناسبی برای کشاورزی نخواهد بود، زیرا هزینه‌های آب افزایش پیدا خواهد کرد. برفرض مثال ارزش تومانی خیار به 15 هزار تومان می‌رسد که مقرون به صرفه نخواهد بود و توان خرید آن نیز پایین خواهد آمد.

این کارشناس محیط‌زیست مشکلات فنی را از دیگر موضوعات اجرایی‌شدن این طرح برشمرد و با اشاره به خطراتی که ممکن است با راه‌اندازی دستگاه‌های آب‌شیرین‌کن برای جانداران دریای خزر به وجود آید، گفت: اصولا آب‌شیرین‌کن‌ها، نمک را از آب‌شور جدا کرده و آب‌شور دریا را به آب‌شیرین تبدیل می‌کنند. از آنجا که نمک تولید شده توسط این آب‌شیرین‌کن‌ها ذخیره نمی‌شود و این نمک بار دیگر به آب دریاچه ریخته می‌شود، این امر باعث می‌شود که آب دریاچه شورتر شود.

مثلا ممکن است، میزان غلظت نمک آن از 13 در هزار به 15 در هزار برسد. موجوداتی که زیستگاه‌ آنها دریاست تا حدی قادر به تحمل شوری آب هستند، بنابراین چنانچه شوری آب افزایش یابد، باعث می‌شود که بسیاری از جانداران از بین بروند یا بسیاری نیز تحت تاثیر شرایط قرار بگیرند.

این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که اجرایی شدن این طرح، اعتراض کشورهای همسایه را بر می‌انگیزد؟ گفت: هم‌اکنون کشور ایران با چهار کشور آذربایجان، روسیه، ترکمنستان و قزاقستان در استفاده از آب دریای خزر سهیم است، چه بسا مانند زمانی که کشور ایران قصد ریختن آب رودخانه ارس به دریاچه ارومیه را داشت و کشور آذربایجان مدعی شد که این رودخانه یک رودخانه مشاع است و ایران حق استفاده از آب آن را ندارد، کشورهای ساحلی این دریا نیز نسبت به این موضوع اعتراض و گلایه کنند.

وی در پایان تاکید کرد: به نظر من این طرح ارزش اجرایی شدن ندارد و مانند جاده تهران و شمال هیچ‌گاه عملیاتی نخواهد شد.


انتقال آب دریای خزر اولویت ندارد

بنیانگذار مرکز تحقیقات مناطق کویری و بیابانی ایران گفت: نیازی به انتقال آب دریای خزر به کویر نیست، بلکه می‌توان آب شور مناطق کویر را به وسیله آب‌شیرین‌کن‌های خورشیدی به آب شیرین تبدیل کرد.

دکترپرویز کردوانی با تاکید بر ضرورت استفاده آب‌شیرین‌کن‌ها برای تامین آب مورد نیاز آشامیدنی و شرب گفت: امروزه تامین آب آشامیدنی مناطق گرمسیر به وسیله آب‌شیرین‌کن‌ها یکی از ضرورت‌های این کشورها و مناطق محسوب می‌شود کما این‌که هم‌اکنون کشور عربستان 20 درصد آب‌شیرین‌کن‌های دنیا را در اختیار دارد. مردمان سواحل و جزایر جنوبی کشور ما مانند کیش، قشم و... نیز 50 سال است که از این طریق آب‌آشامیدنی و شرب‌شان را تامین می‌کنند و سایر آب‌مصرفی خود را از دیگر جزایر و سواحل می‌گیرند.

این چهره ماندگار علمی‌ کشور، رشد روز افزون جمعیت دنیا، توسعه علم و تکنولوژی، ارتقای سطح فرهنگ و بهداشت و گسترش شهرنشینی را مهم‌ترین عامل افزایش مصرف آب دانست و گفت: هم‌اکنون مقدار آب هر کشور یا منطقه براساس میزان بارندگی آن ناحیه تامین می‌شود که این مقدار آب برای هر کشوری ثابت است مثلا میزان بارندگی کشور ما 250 میلیون متر مکعب تخمین زده شده است و تغییری در میزان آن رخ نمی‌دهد، اما روز‌به‌روز مصرف و میزان آلودگی آن افزایش می‌یابد به همین دلیل است که در برخی از نواحی پرجمعیت کشور مواجه هستیم. در ضمن توقع مردم نیز نسبت به چند سال گذشته برای تامین آب‌مصرفی بیشتر شده است یعنی افرادی که در روستاها زندگی می‌کنند اگر روزی از آب انبار و حوض آب می‌خوردند امروزه خواستار آب‌آشامیدنی و شرب هستند. این عوامل باعث شده که مساله تامین آب آشامیدنی امروزه حادتر شود و برای تامین آن به سمت آب‌های نامتعارف یا غیرمتعارف برویم.

تصفیه مجدد آب از فاضلاب

وی سد زدن و برداشت از آب زیرزمینی را از مهم‌ترین راه‌های تامین آب متعارف دانست و با ذکر این مثال که انسان هنگام زیاد بودن غذا آن را دور می‌اندازد، اما هنگام کمبود آن مجبور به استفاده از زباله نیز می‌شود، گفت: تامین آب از فاضلاب یکی از راه‌های غیرمتعارفی است که می‌توان با تصفیه آن مجددا مورد استفاده قراردهیم. مثلا افرادی که به مدت 10تا 20 روز در سفینه فضایی قرار دارند، مجبورند برای تامین آب‌آشامیدنی‌شان ادرار خود را با استفاده از دستگاهی تصفیه کنند.

دکتر کردوانی با اشاره به وجود سه رود فاضلاب سرخه‌حصار، فیروز‌آباد و کن تهران گفت: این سه رود فاضلاب تهران بیش از رود کرج آب دارد که می‌توانیم با تصفیه مجدد، آن آب را مورد استفاده مردم قرار داد.

این استاد دانشگاه جمع‌آوری آب باران را از دیگر راه‌های تامین آب‌شرب معرفی کرد و افزود: هم‌اکنون با وجود آسفالت خیابان‌ها و سنگفرش‌شدن پیاده‌روها این آب‌ها به هدر می‌رود در حالی که سایر کشورهای مناطق خشک و بیابانی مانند استرالیا به این صورت آب مورد نیاز خود را تامین می‌کنند.

وی تامین آب مصرفی از آب شور دریاها و رودخانه‌ها و نواحی مانند چابهار که رطوبت نسبی آن 30درصد است را از دیگر راه‌های تامین آب عنوان کرد و با تاکید بر بهره‌برداری زیاد آب برخی از مناطق مانند اصفهان، شیراز و گرمسار برای کاشت برنج و پنبه گفت: پیش‌بینی شده است که اگر این روند همین طور ادامه یابد، طی 50 سال آینده این شهرها آب نداشته باشند و مردمان این نواحی به مهاجرت اقدام کنند پس برای پیشگیری از این معضل مجبوریم به سراغ آب‌های مجازی برویم، به این صورت که پول خود را در کشوری دیگر که دارای بارندگی است، سرمایه‌گذاری و اقدام به کاشت برنج و پنبه کنیم.

انتقال داخلی آب شیرین و خرید آن

بنیانگذار مرکز تحقیقات مناطق کویری و بیابانی ایران، درباره انتقال آب‌شیرین تصریح کرد: هم‌اکنون انتقال آب به دو صورت داخلی و خرید آب انجام می‌شود. مثلا ما برای انتقال داخلی از رود کرخه و کارون و دز آب گرفتیم و به اصفهان، کاشان و یزد دادیم.

در آخرین سفر آقای لاریجانی به تاجیکستان نیز خرید آب از آن کشور مطرح شد. در سفر رییس‌جمهور به این کشور که با حضور سران چند کشور به مناسبت عید نوروز به انجام رسید، اولین قرارداد خرید آب از این کشور بسته شد، اما به دلیل این‌که ما مرز مستقیمی‌ با این کشور نداریم باید این آب را از طریق افغانستان یا ترکمنستان تهیه کنیم و طی مکاتباتی که به انجام رسید، قرار است از طریق کشور افعانستان این آب انتقال یابد.

کردوانی: این کار باید یک روزی به انجام برسد، اما هم‌اکنون انجام این کار درست نیست، زیرا مردم شیوه درست مصرف آب را نمی‌دانند هرچقدر آب شیرین و پرهزینه به این مناطق انتقال داده شود بار دیگر با مشکل کمبود آب مواجه خواهیم شد

دکتر کردوانی شیرین‌کردن آب دریا و انتقال آن به نواحی سمنان، اصفهان، یزد و خرید آب از کشور دیگر و همچنین تامین آب مجازی را در حال حاضر اشتباه بزرگی دانست و با انتقاد از عملکرد وزارت جهاد کشاورزی در اعزام سرمایه‌داران به کشور گرجستان برای تامین آب مجازی در سال نامگذاری «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» از سوی رهبر معظم انقلاب گفت: با رفتن سرمایه‌داران به این کشور که دارای آب و خاک مناسبی است ضمن این‌که سرمایه زیادی در این کشور صرف می‌شود، تولیدی در کشور نیز صورت نخواهد گرفت و از کارگران و نیروی کار گرجستانی استفاده خواهد شد، بنابراین تولید و سرمایه به آن کشور تعلق می‌گیرد نه به کشور ایران.

فرهنگ درست مصرف‌کردن آب نهادینه شود

وی به دلایل مخالفت خود برای اجرایی شدن طرح انتقال آب دریای خزر به کویر پرداخت و گفت: این کار باید یک روزی به انجام برسد، اما هم‌اکنون انجام این کار درست نیست، زیرا مردم شیوه درست مصرف آب را نمی‌دانند و از این آب برای مصارفی چون شستشوی ماشین، آبیاری به فضای سبز و خیابان‌ها استفاده می‌کنند، هرچقدر آب شیرین و پرهزینه به این مناطق انتقال داده شود بار دیگر با مشکل کمبود آب مواجه خواهیم شد. به عنوان مثال از سد لار، کرج، جاجرود، طالقان، شاهرود و... آب را گرفتند و به تهران دادند. حتی تهران از آب‌های زیرزمینی خود که به عنوان پس‌انداز محسوب می‌شود، برداشت کرده است، اما متاسفانه هنوز مصرف درست استفاده کردن از آن در بین مردم نهادینه نشده است بنابراین به نظر می‌رسد باید قسمتی از سرمایه و هزینه‌های میلیاردی این طرح را صرف فرهنگسازی مردم کنند.

این استاد دانشگاه با اشاره به اعلام وزارت نیرو مبنی بر این‌که با انتقال این آب، آب‌های زیرزمینی کمتر بهره‌برداری خواهد شد، گفت: تجربه ثابت کرده است که حتی با انتقال آب، آب زیرزمینی هم برداشت می‌شود به عنوان مثال آب ناحیه الیگودرز را به استان قم و آب زاینده‌رود را به شهر یزد دادند، اما دوباره این شهرها از آب‌های زیرزمینی خود استفاده می‌کنند.

نیازی به انتقال آب نیست

وی به دیگر دلایل مخالفت خود از این طرح پرداخت و گفت: هم‌اکنون مناطق گرمسیر کشور مانند گرمسار و قم که آب شربشان شور است، نیازی به انتقال آب ندارند، بلکه می‌توانند با آب شور همان ناحیه به وسیله آب‌شیرین‌کن‌های خورشیدی آب مورد نیاز خودشان را تامین کنند. متاسفانه آب‌شیرین‌کن‌های مناطق گرمسیر مانند خوزستان و بندرعباس با وجود این‌که در بهترین موقعیت جغرافیایی هستند و می‌توانند از انرژی خدادادی خورشید بهره‌مند شوند با برقی که از نفت و گاز گرفته می‌شود، آب را شیرین می‌کنند و این گناه و ظلمی‌ بزرگ است در صورتی که کشورهای غیرآفتاب‌خیز اروپایی هزاران هکتار از صحرای آفریقا را اجاره کرده‌اند تا از آفتاب آن ناحیه استفاده کنند.

دکتر کردوانی افزود: برخی از نواحی کشورمان نیز مثل منطقه میناب آب‌گرم گوگرددار و آذرین دارد که در صورت تصفیه‌کردن دیگر نیاز به انتقال این آب نخواهیم داشت.

این طرح، طرح ایران رود نیست

این چهره ماندگار علمی ‌کشور با انتقاد به دلایل مخالفت برخی از کارشناسان گفت: برخی تصور می‌کنند که این طرح همان طرح ایران رود یا همان کشتی رو خلیج‌فارس است که دریای خزر را به خلیج‌فارس وصل می‌کند در صورتی که این تصور اشتباه است.

برخی دیگر از منتقدان این طرح نیز اظهار داشته‌اند که با انتقال آب دریای خزر به کویر موجب گلایه کشورهای سواحلی دریای مازنداران خواهد شد. مگر 500 میلیون مترمکعب آب که هدف نهایی طرح است، چه مقدار است؟ اگر ما جلوی کل رودخانه‌هایی که به دریای خزر می‌ریزند را بگیریم فقط پنج درصد از آب این دریا را تامین می‌کند و تاثیر آنچنانی نخواهد داشت. در حال حاضر آپاندیس دریای خزر منطقه قره بغاز (خلیج ترکمنستان) است، جایی که دریای خزر در آنجا لبریز می‌شود و مازاد آب از آنجا می‌رود. داغستان روسیه نیز بیش از30 سال است که از آب دریا برای انجام کارهای کشاورزی استفاده می‌کند پس اگر ما هم از این آب بگیریم مشکلی به وجود نمی‌آید.

وی با اشاره به تصور اشتباه برخی کارشناسان مبنی بر استفاده این آب برای کشاورزی گفت: این آب قرار نیست برای کشاورزی مصرف شود، بلکه این آب قرار است به وسیله لوله آب‌کشی به شهر انتقال داده شود. اتفاقا شاید مصلحت بود که به جای شهرها این آب را برای کشاورزی ببرند. البته نه از نوع کشاورزی کرتی یا غرقابی و گلخانه‌ای که ما در ایران داریم، بلکه از نوع هیدروپونیک یا کشت آبی تا به این طریق به امنیت غذایی برسیم چون طی 20 سال آینده مهم‌ترین مسائل دنیا امنیت غذایی خواهد بود.

کمترشدن عامل بیابان‌زایی

بنیانگذار مرکز تحقیقات مناطق کویری و بیابانی ایران گفت: اخیرا رئیس‌جمهور در مراسم افتتاحیه این طرح اظهار داشته‌اند که کویرها در حال پیشروی است و باید برویم و کویرها را آباد کنیم این حرف نیز انتقادهای فراوانی را همراه داشت. باید بگویم که خوشبختانه بیابان در کشور ما پیشروی نمی‌کند و عامل بیابان‌زایی ـ نابودی پوشش گیاهی ـ نسبت به 20 الی 50 سال اخیر کمتر شده است.

وی گفت: بسیاری از منتقدان نیز اظهار داشته‌اند که در صورت عملیاتی‌شدن این طرح بسیاری از جنگل‌های شمال کشور نابود خواهد شد مانند جنگل‌های گیلان که بر اثر لوله‌کشی و انتقال گاز به کشورها و شهرهای دیگر از بین رفته‌اند. این اشتباه نیز به این دلیل است که ما گاز را صادر می‌کنیم در صورتی که باید آن را به برق تبدیل کنیم و برق را راحت‌تر و بدون آلودگی به آن نواحی صادر کنیم. وزارت نیرو برای حل این مشکل اعلام کرده است که در کنار این لوله‌ها، لوله‌کشی آب خواهد شد.

آب لوله‌کشی شده

دکتر کردوانی اظهارداشت: یکی دیگر از ایراداتی که برای اجرایی شدن این طرح شده این است که این آب با طی مسافت 3500 کلیومتر دوباره شور خواهد شد. مساله مهم این است که این آب در کانال نمی‌رود، بلکه به صورت لوله‌کشی است و روباز نیست.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: برخی دیگر نیز گفته‌اند، مسائل توپوگرافی مانع از انجام این طرح می‌شود، زیرا این مسیر پستی و بلندی زیادی دارد. در جواب باید گفت که اتفاقا امکان اجرایی شدن آن وجود دارد و می‌توان برای آن شیب‌ها و فشارهایی قرار داد مانند طرح انتقال 50 کیلومتری آب الیگودرز به قم که سرانجام ساخته شد.

فرزانه صدقی

کارهای بزرگ در دریایی کوچک


دریای خزر به ‌عنوان بزرگ‌ترین حوضه‌ آبی داخل خشکی از دیرباز مورد توجه ساکنان پیرامون آن و ملل دور دست بوده است، جلگه‌های پیرامون خزر محیطی مناسب برای دامداری و کشاورزی بود و راه‌های شمال و جنوب آن ترابری کالا بین خاور و باختر را فراهم می‌کرد و این دریا در گذشته مرز امپراتوری‌های بزرگ ایران، روم، خزران، عثمانی و روسیه بود.

ساخت دیوار دربند و دیوار گرگان از اولین و مهم‌ترین کارهایی است که در حوزه خزر انجام شده است.

در اواخر دوره ساسانیان خزرها به ایرانیان حمله می‌کردند و شبیخون می‌زدند برای مقابله با آنها دیوار دربند در شمال غرب خزر (اکنون در داغستان روسیه) کشیده شد که در آن زمان مرز ایران محسوب می‌شد.

اما سازه دیگری که اگر کشفیاتش نهایی شود بزرگ‌ترین دیوار حفاظتی جهان محسوب می‌شود دیوار گرگان است که آن هم در اواخر دوره ساسانیان برای محافظت از حملات در شمال شرق خزر که دشتی پهناور است به طول چند 10 کیلومتر ساخته شد.

در دوره اسلامی کارهای علمی ارزشمندی در خزر انجام شد. سرآمد کارها جمله ابوریحان است کارشناسان معتقدند این جمله اینقدر ارزشمند و علمی است که گویی درباره خزر مقاله‌ای در نیچر منتشر کرده‌اید.

«گرد تا گرد دریا برگردی هیچ مانع تو نشود جز چند رود» (یعنی خزر دریاچه است) «آب آن تلخ است» (با وجودی که شوری خزر یک سوم شوری خلیج فارس است چون ترکیب نمک‌هایش متفاوت است، بنابراین تلخ‌تر است) «و تاریک» (از آنجا که رسوبات زیادی از رودخانه‌ها وارد خزر می‌شود و خزر دریایی بسته است بار معلق و کدری زیاد است) «از آن هیچ برنیاید بر خلاف دریای فارس»‌ (این جمله هم از لحاظ علمی درست است.

خزر از نظر فیزیکی و زمین‌شناسی یک اقیانوس است، اما از نظر زیستی یک دریاچه است و تولیدات و تنوع زیستی بسیار پایینی دارد)‌.

تا زمان نادر شاه مطالعات علمی مختلفی در حوزه خزر از طرف دانشمندان ایرانی انجام می‌شد تا این‌که نادر شاه که در کشور گشایی‌هایش مشکلات دریانوردی داشت کار کشتی‌سازی را در شمال شرق لاهیجان جایی که الان به عنوان لنگرود (رودخانه‌ای که کشتی‌ها در آن لنگر می‌اندازند) می‌شناسیم شروع کرد.

پادشاهی نادر شاه همزمان است با بخشی از زندگی پطرکبیر در روسیه که او هم برای این‌که کشورش از دنیا عقب نماند و وارد فاز صنعتی شود از متخصصان آلمانی کمک گرفت و از طرف دیگر کشتی‌سازی آنقدر برایش اهمیت داشت که خودش با لباس مبدل به هلند رفت تا کشتی‌سازی یاد بگیرد و بالاخره موفق شد کشتی‌سازی را وارد روسیه کند.

چون پایتخت روسیه در آن زمان سن‌پترزبورگ بود ولگا را به سن‌پترزبورگ با کانالی وصل کردند و اولین کشتی بخار سال 1846 وارد ولگا شد.

از آن به بعد فعالیت‌های روسیه در خزر سرعت گرفت. استفاده از ولگا ادامه پیدا کرد و از این طریق نفت جمهوری آذربایجان و جمهوری‌های قفقاز از اواخر قرن نوزدهم به بازارهای جهانی ارسال شد، اما در ایران بعد از نادر شاه کار کشتی‌سازی عملا رو به تحلیل نهاد.

بعد از جنگ جهانی دوم یعنی در دهه 50 و 60 میلادی مهم‌ترین کارهای عمرانی در حوزه خزر انجام شد. ما شروع کردیم به سد زدن روی سفید رود وحوضه آبریز ارس (کشت و صنعت دشت مغان).

شوروی هم سد‌های خیلی بزرگی روی ولگا ایجاد کرد و کانال ولگا ـ بالتیک، ولگا ـ دون را که به دریای سیاه راه دارد را توسعه دادند.

در آن زمان ظرفیت اولیه سد سفیدرود 1.8 کیلومتر مکعب بود ـ برای این‌که تصوری از ظرفیت سد سفیدرود داشته باشیم جالب است بدانیم سد امیرکبیر (سد کرج) 0.18 کیلومتر مکعب است ـ البته ظرفیت سدهای روی ولگا 140 کیلومتر مکعب است که عمده این سدها برای تولید برق و آب کشاورزی و در عین حال به صورتی ساخته شده بودند که امکان کشتیرانی را هم داشته باشند. بنابراین با کشتی به راحتی می‌شد کنار کاخ کرملین پهلو گرفت.

سدسازی و کانال‌کشی‌ها در شوروی بخصوص در دوران استالین ادامه پیدا کرد در ایران و منطقه قفقاز هم سدسازی و استفاده کشاورزی و صنعتی از آب خزر ادامه پیدا کرد.

در دهه 70 میلادی سطح تراز آب خزر کاهش یافت در این زمان سطح تراز آب آنقدر کاهش پیدا کرد که کشتیرانی در بندرهای شمالی خزر که کم شیب و کم عمق هستند دچار مشکل شد. برای مقابله با این چالش در شوروی طرح بسیار بزرگی را شروع کردند که به موجب آن قرار بود حوضه‌های آبریز نیمه غربی شوروی به یکدیگر وصل شوند.

یکی از این حوزه‌ها، حوضه آبریز خود خزر است که بخش عمده اروپایی روسیه جزو این حوضه قرار دارد. بخش غربی خزر نیز حوضه آبریز دریای سیاه است.

بخش شمالی حوضه دریای بالتیک و قطب شمال، بخش آسیای میانه دریاچه آرال، حوضه شرق کوه‌های اورال و حوضه سیبری که به قطب شمال می‌ریزد. در واقع شوروی می‌خواست این حوضه‌های آبریز را با هم وصل کند تا به این ترتیب هر جا آب کم شود از طریق کانال به آن اضافه کنند.

در واقع با این کار می‌خواستند سطح آب را تثبیت کنند تا وضعیت کشتیرانی در خزر را بهبود بخشند و از طرف دیگر دریاچه ارال را هم از خشکی نجات دهند.

این طرح بسیار بزرگ و بلندپروازانه بود و با وجودی که تمام کارهای مهندسی و محاسباتی آن انجام شد دو دلیل اصلی مانع از عملیاتی شدن آن شد.

مشکلات اقتصادی شوروی یکی از این دلایل بود ضمن آن که مجلات علمی روسیه که همزمان به زبان انگلیسی در آمریکا منتشر می‌شد باعث شدند تا اثرات زیست‌محیطی این طرح در غرب منعکس شود و اثرات مخرب آن تبلیغات منفی برای شوروی داشته باشد.

پس از اجرایی نشدن این پروژه جاه‌طلبانه و فروپاشی شوروی، کشورهای منطقه سعی کردند تا بر اساس منابعی که داشتند توسعه پیدا کنند و به همین دلیل هم ساخت و ساز بنادر و توسعه سواحل بخصوص در آذربایجان و ترکمنستان گسترش پیدا کرد.

با نگاهی گذرا به مهم‌ترین طرح‌هایی که در طول تاریخ در حوضه خزر صورت گرفته می‌بینیم که طرح جدید انتقال آب خزر جزو برنامه‌های بسیار بزرگ نیست و آن را نباید با برنامه‌ای که مطالعاتش در زمان ریاست جمهوری آقای رفسنجانی انجام شد و قرار بود کاری مشابه آنچه شوروی در نظر داشت انجام شود مقایسه کرد.

چرا که در آن طرح که به دلیل پرهزینه و انرژی بر بودن هیچ وقت به مرحله جدی عملیاتی نرسید قرار بود کانالی بزرگ که امکان کشتیرانی در آن وجود داشت از خزر به سمت جنوب حفر شود، اما در طرح جدید انتقال آب خزر به کویر مرکزی حجم آب انتقالی در حد ظرفیت یکی از رودخانه‌های کوچکی است که به خزر می‌ریزد.

دکتر حمید علیزاده - رییس پژوهشکده علوم دریایی