فلسفه جهانی اُرُدیسم  The Philosophy of Orodism

فلسفه جهانی اُرُدیسم The Philosophy of Orodism

بازتاب فلسفه اردیسم در سطح جهان Reaction of the World to the ORODISM Philosophy
فلسفه جهانی اُرُدیسم  The Philosophy of Orodism

فلسفه جهانی اُرُدیسم The Philosophy of Orodism

بازتاب فلسفه اردیسم در سطح جهان Reaction of the World to the ORODISM Philosophy

تخریب زیستگاه ‌گربه ‌پالاس

گفتگو با سرپرست سازمان محیط زیست دماوند
تخریب زیستگاه ‌گربه ‌پالاس
تخریب زیستگاه‌ها سال‌هاست که گونه‌های مختلف کشورمان را در معرض تهدید و خطر قرار داده است. هر روز خبری از تخریب یک زیستگاه جدید می‌شنویم، از جنگل‌های گلستان گرفته تا نابودی تالاب‌ها، مراتع و... هیچ کدام، از خسارات انسانی بی‌نصیب نمانده‌اند و همگی به گونه‌ای مورد تهاجم و تهدید ما قرار گرفته‌اند. این تخریب‌ها به بهانه‌های مختلفی صورت می‌گیرد، بهانه‌هایی همچون جاده‌سازی، راهسازی، سدسازی و... که با وجود تذکرات فراوان کارشناسان محیط زیست درخصوص تخریب زیستگاه‌ها، مسوولان توجهی نداشته و به فعالیت‌های بظاهر اقتصادی و اجتماعی خود ادامه می‌دهند.

در بحث تخریب زیستگاه‌هایمان، از همه عجیب‌تر تخریب زیستگاه گربه پالاس است. گربه پالاس که طی مقاله‌ای به آن پرداخته شده بود، گونه بسیار زیبا و خاصی است که بتازگی پس از سال‌ها به زیستگاه قبلی خود یعنی دشت‌های دماوند بازگشته است؛ اما ما برای حفظ این گونه چه کرده‌ایم؟

گربه پالاس بازگشته ولی با تخریب زیستگاهش مواجه شده است. متاسفانه دشت‌های زیبای دماوند با استخراج سنگ معدن لاشه‌ای در حال تخریب هستند؛ سنگ معدن لاشه‌ای که از هر منطقه دیگری هم می‌توان آن را استخراج کرد. آیا سودی که از آن نصیب صاحبان صنایع می‌شود را می‌توان با آسیب زیست‌محیطی بزرگی که به طبیعت وارد می‌کند، مقایسه کرد؟!

با عباس میرزاکریمی، سرپرست سازمان محیط زیست شهرستان دماوند در این خصوص گفتگو کردیم.

درباره حیات وحش منطقه دماوند توضیح دهید.

در منطقه دماوند، یک منطقه ممنوعه کوه سفید داریم که در حال ارتقا است برای منطقه حفاظت‌شده، دیگری هم دریاچه تار در منطقه آزاد است. در شمال شهرستان دماوند منطقه بسیار سرد و خشکی داریم که شامل دریاچه تار می‌شود و در جنوب هم اقلیم متفاوت گرم و خشک داریم که به منطقه کویری گرمسار می‌خورد. پس می‌بینید که با این اقلیم متفاوت، دارای تنوع زیستی بالایی نیز می‌تواند باشد. در این منطقه چشم‌اندازهای طبیعی زیبا و گونه‌های گیاهی و جانوری منحصر به فردی داریم،اما متاسفانه به این منطقه توجه زیادی نشده است.

این مناطق زیستگاه گونه‌های بسیاری ازجمله کل، بز، قوچ، میش و پلنگ است. از طرفی پرندگان زیادی هم دارد. خود شهر دماوند هم از کهن‌ترین و قدیمی‌ترین شهرهای ایران است.

بتازگی گربه پالاس در منطقه دیده شده است. آیا برای حفظ نسل این گربه‌سان زیبا اقدامی صورت گرفته است؟

متاسفانه نه‌تنها گونه خاصی مثل گربه پالاس، بلکه دیگر گونه‌های زیستگاه‌های این مناطق نیز در معرض خطرند. علت اصلی این خطرات و تهدیدها تخریب زیستگاه‌هاست. زیستگاه‌های مناطق ما بشدت توسط معدن سنگ لاشه‌ای در حال نابودی است؛ معادنی که هیچ توجیه اقتصادی ندارند. اگر زیستگاه حفظ شود، گونه‌هایمان نیز حفظ می‌شوند، اما چگونه؟ ما برای حفظ گربه پالاس و دیگر گونه‌های خاصی مثل پلنگ،‌گشت‌هایمان را زیاد کردیم. الان هم داریم روی حفاظت و امنیت منطقه کار می‌کنیم، اما پیش از همه باید زیستگاه‌ها را خوب بشناسیم. ما دنبال طرح جامعی هستیم. اعتبارات این طرح را هم می‌خواهیم بگیریم،‌ اما با تخریب زیستگاه‌ها بشدت مشکل داریم.

در حال حاضر یکی از مهم‌ترین عوامل تخریب زیستگاه‌های دماوند، معادن سنگ لاشه‌ای است. این معادن با وجود چنین اثرات مخرب وسیعی چگونه توجیه می‌شوند و چطور همچنان به کار خود ادامه می‌دهند؟

طبق اصل 50 قانون اساسی،‌ هرگونه فعالیت اقتصادی و اجتماعی که منجر به تخریب غیرقابل جبران زیستگاه شود، ممنوع است؛ اما این اتفاق در منطقه شکار ممنوع کوه سفید دارد می‌افتد. مثلا می‌آیند و برای سنگ لاشه‌ای 200 هکتار از منطقه را تخریب می‌کنند و 100 کامیون سنگ می‌برند. از طرفی داریم سالانه حدود یک میلیارد تومان از اعتبارات استانی مان را به منظور جلوگیری از فرسایش خاک و آبخیزداری استفاده می‌کنیم، در صورتی که یک درصد هم نمی‌توانیم جلوی این آسیب و تخریب را بگیریم.

اگر هزار کامیون هم سنگ لاشه‌ای ببرند برای شخص 200 میلیون تومان بیشتر سود ندارد، در عوض از این طرف به مناطق خسارت میلیاردی می‌زند و برای جبران این خسارت باید میلیاردی سرمایه بگذاریم.

آیا این توجیه اقتصادی دارد؟ اصلا چطور می‌توان چنین ارقامی را با هم مقایسه کرد؟ دارند 100 برابر خسارت می‌زنند و هیچ‌کس هم توجهی ندارد. منطقه دارد بشدت تخریب می‌شود آن هم توسط معادنی که حتی ارزش ماده اولیه‌اش را هم ندارد. آخر سنگ لاشه‌ای کجا و زیستگاه گونه‌هایمان کجا؟! این سنگ‌های لاشه‌ای را می‌‌‌توانیم در مناطق آزادی که آسیب پذیر نیستند انجام دهند.

آیا در این خصوص با وزارت صنایع و معادن هم صحبت کرده‌اید؟ پاسخ آنها چه بوده است؟

ما با صنایع و معادن مکاتبه کرده‌ایم؛ اما صنایع و معادن دنبال کارها و اهداف خودش است، البته ما فقط صنایع و معادن را مقصر نمی‌‌دانیم.اداره منابع طبیعی هم هست که هیچ توجهی نمی‌کند. من با سازمان صنایع و معادن هم صحبت کردم. ما جلوی اینها ایستاده‌ایم. در این خصوص مکاتبه خوبی انجام دادم و اعتباراتش را از کمیته برنامه‌ریزی شهرستان دماوند خواسته‌ام. ما یکی دو معدن را بستیم، اما کافی نیست. باید هر چه زودتر به فکر نجات گونه‌هایمان باشیم، نه این که صبر کنیم و شاهد از میان رفتن و انقراض تک‌تک آنها باشیم، اتفاقی که سال‌هاست دارد در کشورمان می‌‌افتد و هیچ‌کس هم توجهی نمی‌کند.

محیط‌بانان چقدر در حفظ امنیت و حیات وحش منطقه نقش دارند؟

ما برای حفظ حیات وحش و زیستگاه‌ها‌مان 2 پاسگاه حفاظت محیط زیست راه‌اندازی کردیم. یکی حدود 74 هزار هکتار در اراضی منطقه ممنوعه کوه‌سفید و یکی هم در دریاچه تار که برای حفاظت از آبزیان و شکارهای آنجاست.
ببینید منطقه چقدر وسیع است. حال با این وسعت ما برای هر 20 هزار هکتار یک محیط‌بان داریم. در کل منطقه ما 5 محیط‌بان داریم و 5 تا موتور و ماشین،‌ ولی آیا این نیروی انسانی کافی است؟ ما فقط 2 کارشناس داریم که هم کارشناسند و هم محیط‌بان که اینها هم مجبورند کارهای اجرایی کنند. حال امکانات ما را ببینید. از طرفی ما در کشور یک میلیون و 15 هزار اسلحه مجاز داریم، در حالی که 4 میلیون و 500 هزار اسلحه شکار غیر مجاز داریم. ما در سال هزار پروانه صادر می‌کنیم، اما غیرمجاز چطور؟ یکی از عوامل مهم تهدید کشورمان همین است. من خودم طی هفته‌های گذشته در تعقیب چند متخلف بودم. از طرفی نزدیکی شهرستان دماوند به تهران هم مشکلات را بیشتر کرده است.

محیط‌بانان ما دیگر چه کار می‌توانند بکنند. همیشه در خطرند از طرفی کمترین مزایا را دارند. ما شرمنده محیط‌بانمان هستیم. چنین فعالیت سنگین و خطیری را با هیچ معادله‌ای نمی‌‌توان حساب کرد.

به نظر می‌رسد بهترین راهکار برای حفظ محیط زیست، بالا بردن فرهنگ طبیعت‌دوستی است. آیا در ارتباط با آموزش و ترویج محیط‌ زیست فعالیتی صورت گرفته است؟

در این خصوص ما در سطح دماوند خیلی خوب کار کردیم. من طرحی ارائه کردم به نام طرح 30 هزار پاسدار افتخاری محیط زیست. این 30 هزار شامل تشکل‌های دانشجویی و دانش‌آموزی است. جمعیت دماوند حدود 90‌‌هزار نفر است. به این ترتیب می‌بینید که در هر خانواده‌ای حداقل یک کارت محیط زیست وجود خواهد داشت.

این پاسداران افتخاری محیط زیست، مثل همیاران پلیس هستند. از سال 1355 به این‌طرف ما مامور افتخاری داشتیم، ولی متاسفانه معرفی و آ‌موزش‌ها ضعیف بوده است. از طرفی اعتباراتی که ما می‌خواهیم در سطح استان همیشه کم بوده است. مساله آموزش بسیار مهم است. اگر سطح فرهنگی مردم بالا برود دیگر قطع درختان و تخریب‌ها را نداریم.

اداره محیط زیست دماوند سال 80 و 81 تاسیس شد. آن موقع اداره هیچ تجهیزاتی نداشت. ما برایش امکانات گرفتیم و حالا 2 پاسگاه محیط‌بانی در منطقه داریم و 29 دی سال 84 در یک فضای بسیار وسیع، ما روز هوای پاک را جشن گرفتیم.

در آن روز محیط‌بانان با همکاری نیروی انتظامی به صورت نمادین ماشین‌های دود‌زا را توقیف می‌کردند. آن روز ما 54 ماشین را توقیف کردیم.

چهره شهر عوض شده بود و همه جا پر از تبلیغات و بروشور‌های روز هوای پاک بود. امسال هم قصد داریم 29 دی، روز هوای پاک، 30 هزار مامور افتخاری را به سطح شهر بفرستیم. با آن‌که اعتبارات ما کم بود، ولی ما در این خصوص آموزش‌های لازم را داده‌ایم، حتی آیین‌نامه تدوین کرده‌ایم. 29 دی همایش ملی داریم که این برای اولین بار در سطح کشور اتفاق می‌افتد: «همایش پاسداران محیط زیست.»

با برنامه‌های خاص و ویژه‌ای که برای حیات وحش و محیط زیست منطقه دماوند در نظر گرفته‌اید، چه انتظاری از مسوولان دارید؟

ما همگی علاقه‌مند به طبیعت هستیم. کاری که ما اینجا انجام می‌دهیم فقط عاشقانه بوده است وگرنه با این همه مشکلات، دوام آوردن در این کار فقط کار دل است . در خصوص زیستگاه‌ها و محیط زیست باید کل کشور با ما همکاری کنند. منطقه ما که اینقدر از نظر تنوع زیستی با اهمیت هست و گونه‌‌های خاص و ویژه‌ای را در خود جای داده است، چرا اینقدر مورد کم لطفی بعضی‌ها قرار گرفته است؟

ما به تنهایی در یک شهرستان چه کار می‌توانیم کنیم.

ما در حد خودمان شروع به آموزش مردم کرده‌ایم. برای حفظ زیستگاهمان می‌خواهیم از فعالیت‌های معادن سنگ‌لاشه‌ای جلوگیری کنیم، اما تمام اینها وقتی محقق می‌شود که دیگر دستگاه ها و سازمان‌ها هم با ما همکاری کنند. علاوه بر آن، نقش مردم هم خیلی مهم است. متاسفانه بی‌‌توجهی مردم دماوند باعث شده دماوند تبدیل به یک شهر گردشگری نشود، شهری که در 40 کیلومتری پایتخت قرار گرفته و می‌تواند بهترین خدمات گردشگری را ارائه کند، اما افکار عمومی نسبت به بحث گردشگری آماده نیست.

از طرفی سازمان میراث فرهنگی هم همکاری لازم را مبذول نمی‌کنند، مثلا از سال 83 طرح ساماندهی چشمه‌اعلی برای گردشگری ارائه شده، ولی هنوز متولی این کار مشخص نشده است. ابتدا شهرداری به عهده می‌گیرد بعد میراث فرهنگی؛ آخرش هم که همکاری لازم وجود ندارد و طرح فراموش می‌شود.  متاسفانه بسیاری از مسائل و مشکلات دماوند گرفتار حاشیه و چالش‌های اداری شده بنابراین کارها پیش نمی‌روند.

منصوره نظری


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد